۲۰سالم بود تو مجردی شرایط خوبی نداشتم خواستگار اومد دیدم شرایطش خوبه نامزد کردم قرار شد چند تا تیکه بزرگ شوهرم بگیره بقیش مامانم اینا دستشون خالی بود هیچی بلد نبودم اصلا از خرید وسایلم هیجی نمیفهمیدم خودش رفت خرید یه چیزایی ،روزی که جهازم اوردن همش تو یه ماشین سمند جا شد،چه روزایی رو گذروندم تو شهر غریب همش گریه میکردم گذشت،به بابام از طریق کارش یه زمین معرفی کردن بابام پول نداشت شوهرم کارش خوب بود بابام کفت شما برش دارید فروختیدش یه چیزی هم به ما بدید دوس داشتید ،گرفتیمش مامانم هی هروز گفت بفروشید بفروشید نصف پولش بدید ما به شوهرم ،خیلی خجالت کشیدم باز شوهرم بهم گفت مگ قرار نبود یه چیزیشو که دوس داریم بدیم ولی بازم هیچی نگفت با اینکه میتونستیم بعدا بفروشیمش که گرون تر بشه فروختیم نصفش دادیم به مامانم اینا ،زندگیشیون مقداری عوض شد تونستن یکم خودشونو بالا بکشن بقیش الان میزارم
❤یه جایی خوندم که میگفت : هیچ وقت یک مادر رو سرزنش نکنید، چون خودش خیلی بهتر از شما این کارو بلده... هر روز یک احساس سنگینی و غم داره که مدام تکرار میکنه :کاش بیشتر بودم، کاش بهتر بودم و کاش مهربون تر بودم🥺🥺🥺❤وقتی یکی رو میبینین بچه اش کارغلطی کرده هی بش نگید چرا نگفتی،چرا باش حرف نمیزنی،شاید اون بچه...اونوخ بااین حرف دل مادرشوخون میکنی 🧡خدایاشکرت❤🧡پروفایلم نون خالی گذاشتم،دلتون نخواد😐/مهتابی سوخته سابق،حالا کسیم نمیشناسه ها،کلا من گمنامم🥺/😔خون میچکد از دیده در این کنج صبوری ،این صبر که من میکنم افشردن جان است😔/یه صلوات مهمونم کنین🧡❤/شنیدی میگن:به مورسید و پاره نشد؟؟؟؟مو هروقت به مو رسیدم پاره شدم،یعنی یکبار نشد به مو برسم و پاره نشم...😐🫡
واقعا خوب پدرتون نتونست بخره کامل شوهرت داد پولو الان فروختین نصفشو دادین چرا این همه
مراقب باشید حتی اگه تایپیک نزنید بازم یه جا تو دام نی نی سایت میافتید و لغو کاربری میشید حتی تو تایپیک دیگران بیهیچ گناهی لغو کاربری شدم نی نی سایت قدیم mardin nanaz
مراقب باشید حتی اگه تایپیک نزنید بازم یه جا تو دام نی نی سایت میافتید و لغو کاربری میشید حتی تو تایپیک دیگران بیهیچ گناهی لغو کاربری شدم نی نی سایت قدیم mardin nanaz