2777
2789
عنوان

خیلی ناراحتم. بعد ۱۰ سال که عروسشونم، ،باز میگن دختر مردمی

| مشاهده متن کامل بحث + 2166 بازدید | 110 پست
حتما برو ملاقاتش و اصلا ب حرفاشون اهمیت نده عروسی بچه خاهرشوهرت رفتی عیادته مادرشوهرت نمیری  ...

خواهرم چند بار زنگ زد برو ملاقاتش ، فردا فوت کنه حرف و حدیث پشت تو میگن.. اما واقعیتش روبه رو شدن با اونا برام سخته. 

۲۰ روز بیمارستان نزدیک خونمون بستری بود نرفتم حالا از دیروز بردن تهران بستری کردن

احتمالش خیلی زیاده، شما حد وسط رو داشته باش نه مثل قبل خیلی براشون خوب باش نه مثل الان اینطوری

برم بیمارستان مطمئنم خواهراش بهم با طعنه و کنایه حمله ور میشن بعد توجیح می کنن که ما توی شرایط خوبی نبودیم و مادرمون بیمار بود اینجوری رفتار کردیم.. ممکنه حتی مادر شوهر هم محل نزاره... چه شرایط سختی.. 

من خیلی واسه آرامش زندگیم جنگیدم تا تونستم‌رابطه ها رو حفظ کنم ولی الان باز برگشتیم نقطه ۱۰ سال پیش من.. 

مشکلات یه تازه عروس رو دارم الان

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

مساله اینه تا دیروز به همسر من می گفتن فلانی می کنیم، خونتو آتیش میزنیم... حالا هی زنگ میزنن داداش ب ...

بنظرم برو فقطم بخاطر شوهرت

خدایا مرسی که هدیه به این قشنگی به من دادی⁦👩‍👧⁩کمکم کن بتونم تماااام آرزوهاشو برآورده کنم حسرت هیچی به دلش نمونه...خدایا یا بکش خلاصم کن یا این حالمو عوض کن دیگه نا ندارم
بررو  یه ساعت خلوت برو  عروس دختر مردم هست عزیزم  همون طور که مادرشوهر ،مادر آدم ن ...

من خیلی کنارشون بودم... خیلی زیاد... درسته عروس دختر مردمه اما مدام نباید به پسرشون بگن اون دختر مردمه ما خانواده ایم... 

اونقدر احمقن که هنوز نمی دونن پسر بعد ازدواجش خانواده اش میشه زن و بچه اش در درجه اول ... بعد بقیه.. 

برم بیمارستان مطمئنم خواهراش بهم با طعنه و کنایه حمله ور میشن بعد توجیح می کنن که ما توی شرایط خوبی ...

برو چون فردا اگ مادرشون طوریش شد دیگه کینه میگیرن که نرفتی دم اخر پیش مادرشون بهونه دستشون نده

خدایا مرسی که هدیه به این قشنگی به من دادی⁦👩‍👧⁩کمکم کن بتونم تماااام آرزوهاشو برآورده کنم حسرت هیچی به دلش نمونه...خدایا یا بکش خلاصم کن یا این حالمو عوض کن دیگه نا ندارم
نری ک بدتر دشمنی میکنن ک نیومدی ومادرمون حالندار بود، برو حتی اگه بدخلقی کردن

خیلی برام سخته.. 

ولی اون یکی جاریم هم که ۴ ساله باهاشون قهره، رفت ملاقاتش... کاش به منم میگفت باهاش می رفتم.. نمی دونستم ممکنه از بیمارستان زنده برنگرده.. 

خواهرم چند بار زنگ زد برو ملاقاتش ، فردا فوت کنه حرف و حدیث پشت تو میگن.. اما واقعیتش روبه رو شدن با ...

خب اشتباه کردی 20روز اونجا بوده و نرفتی 

اون آدم بدی میگم هست اما تو ک همیشه خوب بودی بخاطر رضای خدا میرفتی ایشالله ک عمره دوباره بگیره ولی اگه فوت کنه خدای نکرده میره دنیایه حق و میفهمه ک تو واقعا چ خوبیی در حقش کردی دلت شکسته بود ولی توروزای سخت تنهاشون نزاشتی 

الانم اگه شرایطشو داری حتما برو ملاقات اونا ادب ندارن ی حرفی میگن تو خودت ک دیگه میدونی 10ساله عضوی از اونا شدی و عروسه اون خانواده ای پس هیچوقت نگو غریبه ای حد وسط برا خودت نگهدار 

دو سه باری برو تهران اگه میتونی عیادت اگه بچه نداری همراهش بمون  ی شبی و بزار هرچی میخان بگن اگه ب ناحق باشه گناهات شسته میشه 

اونا خوبیتو نبینن خدا  ک میبینه برکتشو ب زندگیت میاره میشه همینی ک این همه بحث بوده ولی شوهرت ولت نکرده

برو چون فردا اگ مادرشون طوریش شد دیگه کینه میگیرن که نرفتی دم اخر پیش مادرشون بهونه دستشون نده

آره اون که هست ..

کاش این روزا زود تموم بشه.. من اصلا تحمل قهر و حرف و حدیث رو ندارم... ولی انگار تازه شروع شده برام باز 

آره اون که هست .. کاش این روزا زود تموم بشه.. من اصلا تحمل قهر و حرف و حدیث رو ندارم... ولی انگار ت ...

اگر نری شاید یه روز بیای همین جا تاپیک بزنی ای کاش میرفتم.. ولی اگه بری حتی اگه بهت توهین کردن مطمئنا پشبمون نمیشی چون تو مثل اونا نیستی اینو دیر یا زود خودشون متوجه میشن

خدایا مرسی که هدیه به این قشنگی به من دادی⁦👩‍👧⁩کمکم کن بتونم تماااام آرزوهاشو برآورده کنم حسرت هیچی به دلش نمونه...خدایا یا بکش خلاصم کن یا این حالمو عوض کن دیگه نا ندارم
خیلی برام سخته..  ولی اون یکی جاریم هم که ۴ ساله باهاشون قهره، رفت ملاقاتش... کاش به منم میگفت ...

الان فوت کردن مگه؟ 

این همه سال منتظربودیم روزهای خوب از راه برسن'غافل ازاینکه روزهای خوب داشتن میرفتن😐💁
خب اشتباه کردی 20روز اونجا بوده و نرفتی  اون آدم بدی میگم هست اما تو ک همیشه خوب بودی بخاطر رض ...

درست میگی.. همیشه همین طوری فک کردم اما این بار خیلی دل شکسته ام.. 

مادر شوهرم یه زن ساده ست دختراش مغزش رو پر می کنن... هیچ وقت ازش چیزی رو به دل نگرفتم. فامیل دور هم هستیم. اما این بار توقع داشتم بزرگی کنه و بیاد جلو نزاره بقیه زندگی ما رو خراب کنن.. 

همسر من اشتباهی انجام داد که هر زنی بود راحت ولش می کرد می رفت.. خودشم اینو می دونه. همه خانوادش رهاش کزدن.. هیچ کس پشتش نبود جز من.. 

خواهرش که داشت پشت من باهاش حرف می‌زدو گله می کرد که به مامان ما محل نکرده،  بهش گفته بود زن من مثل شما نیست، اگه منو می خواید زن منم باید بخواید.. 

اما من گذشته همسرم رو یادم نرفته که چقدر دهن بین بود . می ترسم این اتفاق باعث بشه آرامش زندگیم از بین بره.. یه اخلاقی هم دارم. وقتی باهاشون روبه رو میشم رنگم می پره که چیزی نگن.. انگار من خجالت می کشم جای اونا.. بعد اونا هم همیشه مثل یه طلبکار باهات رفتار می کنن

اشتباه گردی از اول که خواستی همه رو از خودت راضی نگه داری چه لزومی داشت که همه بگن شما عروس خوبی هست ...

دلیل رفتارم همسرم بود. خیلی دهن بین بود و به شدت وابسته.. باید بهش ثابت می کردم که من خوبم و اونا دارن بدی می کنن.. مجبور بودم اینطور باشم تا اعتماد همسرم رو بدست بیارم. 

والا انگار یه چیزهای نمی گی ولی اینکه شده بودی عروس خونه رو درک نمی کنم ... من کلا یه این چیزها اعتق ...

آره خیلی چیزا رو نگفتم من ته داستان رو گفتم. خیلی بلاها سرمون آوردن..  من به شدت توی رابطه خانواده شوهر و عروس محتاط رفتار می کنم واسه همین این ده سال زندگیم ۲ سال اولش جهنم بود ، جنگیدم و درستش کردم.. اونم با خوبیم .. برام سخت بود بدی ببینم و خوب باشم. 

اما الان پیمانه ام پر شده.. دیگه دلم نمیخواد سرم پیششون پایین باشه، میخوام مقابله به مثل کنم، 

بدی کردن ، خوبی نکنم 

فحش دادن، جوابشون رو بدم.. 

اما از بد شانسی من و خوش شانسی اونا مساله بیماری مادرشون پیش اومد و من باز مجبورم به سمتشون برم 

نرو اصلا ملاقاتش..وقتی خودشون رو میزنن ک اون نمیاد نیاد چرا انقدر خودتو کوجیک‌میکنی پس!!'واقعا درک ن ...

منم حس قلبیم مثل شماست.. اما مساله اینه که ما فامیلیم.. مدام چشم تو چشم.. نمیخوام تا ابد بگن این ملاقات مامانمون نیومد.. یا بگن ما بد بودیم ، مامانمون که خوب بود... یا بخوان همسر منو پر کنن که آهااان تو میگی زنم خوبه، حتی یه ملاقات مادرت نیومد.... به خاطر تو می اومد  و اونم کم کم مثل قبل دهن بین بشه 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
توسط   zariqwp  |  23 ساعت پیش
توسط   bff_  |  1 روز پیش