یه دوست دارم که البته همکارمم هست خیلی خوشگل ، بسیار با عقل و درایت ، تحصیلکرده و پدرش فوت کرده و با مادرش زندگی میکنه .وضعبت مالیشون خوبه اما مستاجرن یعنی بالا شهر مستاجرن و خونه شیک اما طبقه چهارم
حالا دوست همسرم کار عالی .تحصیلکرده و خانواده پولدار اما اخلاقای خاص داره یعنی بعد فوت پدرش ایشون دچار افسردگی شده و یک مادر فوق العاده فضول و پسر مستقل ززندگی میکنه
خلاصه اشناشون کردم صبح دوستم زنگ زده که فلانی گفته من زنمدیر و مدبر میخوام کلید خونمو بهت میدم خریدای خونم با تو 😶😶😶😶😶بعدم قرار بود این ماه بیان رسمی خواستگاری گفته من سفر میخوام برم با دوستام بمونه برای بعد اما از اون طرف تولد دوستم ماه پیش واسش تولد گرفت رستوران عالی و کادوی گرون داد و پسر سالمی هم هست ....بعد مادرپسر هم زنگ و زنگ از من مپیرسه خونش کجاست .خودش چجوریه .عکس بفرست
به نظرتون من باید میگفتم مستاجرن ؟ مهمه بگم اصلا ؟ عکس بفرستم از دوستم ؟ یا کلا بگم خودتون زنگ بزنید هماهنگ کنید ...بعد به نظر شما حرف این اقا عجیب نیست گه کلید میدم خرید کن ..دوستم نظرمو پرسید راستش من خودم نمیدونستم چی بگم نظر شما چیه ؟