خواهر شوهر

منظرم از سیخ اینکه موی بدنش سیخ میشه حالت پوست مرغی اما دیدم خواهر شوهرم امروز خوابید اونجاش بعد هی سرش به صورت رفت و برگشتی مالش میداد همسرم گفت بلند شد خودش روبلند کرد پاهاش جمع کرد  ک نخوابم  و دست از کارای مسخره اش برداره بعد مثل این ها هست بهشون تجاوز میکنی قشنگ پاهای داداشش می‌کشید که راست کن باز بخوابم روش همسرم مدام خودش رو عین بچه ها چگونه و نزاشت پاش باز بشه و سرش تو گوشی بود دختره هم ناامید شد خوابید روی پاشنه پا  

هزار بار میگه نکن نکن واقعا معذب میشه و میبینه من ناراحت میشم قبلن که مدام میومد تو اتاقمون ول نمی‌کرد هر کاری من انجام می‌دادم اینم دوست داشت انجام بده مثل بو کردن تن همسر مثل بوس کردن صورت مثل نشستن روی پای همسر مثل ماساژ دادن سر و دست و گردن همسر دیگه گفتم جلوش انجام ندم شاید دوست داره انجام بده انجام ندادم کمتر شد اما امروز باز متوجه شدم هنوز از سرش نرفته مثلا پاش زخم بشه میگه دادش پیشه ببوسیش اصلا محلش نمیزاره چون میدونه من حساسم هی میگه وای اینجام زخم شد اونجام زخم شد یکبار اصلا اجازه نمی‌داد گسی بهش دست بزنه بخاطر یک سانحه تصادفی براش اتفاق افتاده بود فقط همسر من بایستی کاراش انجام می‌داد مثل لگن دسشویی و اینا جلو دادش ۱۸ سالش راحت با سوتین لباس عوض میکنه والا من جلو داداشم روم نمیشه میرم پشت در کمد یا اتاقی

اینم اصلا ازدواج نمیکنه کسی میخواد عین همسر من باشه ویژگیاش ۲۴ سالش هست و اینکه تو  خانوادشون دختراشون همه مجرد ۳۰ به بالا و اینکه همه شون همینطور راحتن تو این منطقه چون من غریبم اینجا بعد یک خانوم هم دقیقا همین مشکل داشت میگفت اینجا چرا اینقدر راحتن باهام آدم یکسری کارا دیگه واقعا مختص زن و مرد هست و حیا داشتن هم خوبه حتی خارجیا هم اینقدر راحت نیستن حریم خصوصی میدونن چیه مثلا در میزنن وارد اتاق میشن اینا دختراشون یکهوو وارد اتاق میشن یا خواهرش قشنگ لباس عوض میکنه جلو برادر ۱۸ سالش اونم میگه خجالت بکش ولی انگار ن انگار یا مثلا قشنگ تووووت میکنه تو بغل باباش می‌خوابه بعد این همه جا هست قشنگ میاد وسط ما دو تا خودشو جا میده قبلن زیاد زنگ میزد چک می‌کرد دقیقا کجاییم مثلا با دست و پا و موی تن ور میره مثل نامزدا یا تو فیلمای خارجی هست دوست دختر و پسر ور میرن این اینطوریه اما همسرم مدام سرش تو گوشی زیاد اهمیت نمیده حس میکنم نیاز داره نیاز لمسی چون یکبار سانحه براش پیش اومده بود برا پاش پاهاش بوسید بعد چقدر خوشحال شد و موی تنش سیخ شد بشدت وابسته بود عین دخترای ۸ ساله ب همسرم گفتم اونم گفت واقعا نظری نداشتم برادری بوسیدم که انرژی بگیره گفتم این کار میکنی بیشتر زنگ میزنه بیشتر بیلی و نمیزاره بقیه کارش انجام بدن و همینطور شد حس میکنم دختره خودش نمیفهمه واقعا نیاز ب جنس مخالف خارج از خانواده داره درک نمیکنه خیلی بشدت لوسه و مادرش همش طرفداری دختر و پسر بزرگه میکنه 

بنظرت چطور جلو دختره بگم کارت عیبه ؟ و من دارم اذیت میشم همسرم گه مدام پاهش عین بچه ها جمع میکنه نیاد نخوابه امروز واقعا تجاوز ب مرد با چشمم دیدم پاش مدام می‌کشید که دراز کن باز اونجا بخوابم اما همسرم اجازه نداد و ناچار روی پاشنه ی پا خوابید کلا دوست داره روی پا بخوابه و یا خودشو بندازه روت کلا بالشت باشه اهمیت نمیده فقط پا میبینه دست میبینه شکم میبینه اونجا میبینه من قشنگ کنار همسرم نشستم فهمیدم میاد قشنگ وسط من روی اونجاش سرش میزاره نگا تلوزیون میکنه و مدام ور میره که همسرم زدش تو سرش که بلندشو بعد قشنگ دیدم چطور پاهاش به زور با دست کشید بزار باز بخوابم واقعا همسرم قرمز و معذب میشه اما آیم احمق نمی‌فهمه 

بنظرت چطور بهش بگم ؟ فقط زبونم اون لحظه قفل میشه دیدم چطور همسرم پاهاش جمع کرد عین بچها پیچید که اذیتش نکنه بعد پاهاش می‌کشید خواهرش مثل اینا ک میخواد تجاوز کنه بهش دید نتیجه نگرفت روی پاشنه ی پا خوابید ای کاش می‌فهمید آدم معذب میشه و اینکارارو زن و شوهر و نامزدا انجام میدن یا فیلم های خارجی هم دوست و دختر و دوست پسر فقط انجام میدن خواهر و برادر هم اینطور نیستن و حریم خصوصی رو رعایت میکنن این دیگه ب کل راحته جلو برادر کوچیکش لباس عوض میکنه برادرش معذب میشه میگه زشته اما بازم حیا نداره اما مامانش هم دیدم جلو پسرش لخته سینه هاش از حموم میاد بیرون یعنی از مادرش یاد گرفته ؟ والا مادر من همیشه حوله دورش می‌پیچه یا پشت کمد و دری لباس میپوشع