سلام بچه ها خانوما عزیزان برا اینکه بتونید ب خواهرتون کمک کنید لطفا تا اخر بخونید بعد نظر بدید ممنونم.
عزیزان من نزدیک۲۴ سالگیم و نامزدمم (انگشتر و یکی دو تیکه طلا برام گرفته ب عنوان نشون اما قراره تا عید فکرای اخرمونو بکنیم بعد عید مراسم نامزدی رسمی بگیریم)نزدیک ۲۱ سالگیع چون هردو زمستونی متولد یکماه هستیم.یعنی ۳ سال از من کوچکتره.اما از لحاظ ظاهر و گفته دیگران و بیبی فیس بودن من اون چون قد بلنده و صورتا انگار من ۱۸ سالمه اون ۲۵/۲۶ چون من ریزه میزم.خلاطه زمستون درست روز تولدش اشنا شدیم تقریبا دوسه ماه دیگ میشه یکسال ک باهمیم.سه ماه اول زیاد ب هم علاقه نداشتیم بعد اون هم رابطه جدی شد هم علاقه هم حرف ازدواج هم دعواها!!!!! خلاصه نگم براتون خیلی سر مسائلای کوچیک دعوا میکنیم بیشترم من شروع کننده بحثم مثلا میگم چرا برام وقت نمیزاری زیاد (مثلا منظورم روزی بیشتر از ۲ ۳ ساعت ) چرا هرشب میری خونه فامیل مثلا پای پی اس فور بامن نمیچتی از این بحثا اینم بگم متاسفانه هردومون عصبی هستیم.اما خب من سعی میکنم عاقلانه رفتار کنم ب اقتضای سنم ...نمیدونم این همه بحث ناشی از چیه خیلی افسرده شدم چون معده دردم دارم فککنید عصبی شدن برام مث سمه زجر میکشم.اون اصن بقول خودش جنبه بحث ندارع حتی اگ دعوا نباشه فقط صحبت باشه (ب غیر از رابطمون) میگ من حوصله حاشیه ندارم و دعوایی راه میندازع.نمیخام بگم فقط بدی داره نه اتفاقا خیلب برام خوبیا داشته میریم بیرون اخلاقش عالیه خسیس نیس باهام خوب رفتار میکنه و....ولی همین ک میایم خونه پای چتو تلفن کلا انگار ی ادم دیگ میشه....تواین ۹/۱۰ ماه قهر طولانی فقط یکبار داشتیم اونم چهار پنج روز بود من یجورایی مقصر شدم تحریکم کرد بهش گفتم گوه نخور اونم بهم گفت اشغال مریض!!!!!! باوجود اینکه خب من شروع کننده حرف بد بودم اون هی نیومد(چون میگفت خیلب ازت ناراحت بودم بهم بی احترامی کردی) من زنگ زدم اشتی کردیم.بنظرتون مقصر من بودم اونموقع واقعا؟؟؟؟؟؟ و یسوال دیگ در این حد چرت و پرت ب هم گفتن بی احترامیه یا عادیه؟ چون حرف بدامون دراین حداس فحش بد نمیدیم.......و مسئله الان ک ۵ روزه قهریم اینه ک.داشتیم راجب ی مسئله خارج از رابطمون صحبت میکردیم و سوتفاهم شد ی حرف منو ب منظور بد گرفت و من هی بحثو کش دادم ک بهش بفهمونم یهو عصبی شد مث همیشه و گفت تو ادم نیستی نمیفهمی و گوشیو قطع کرد.و من هی پیام دادم بهش بفهمونم ک اشتباه برداشت کردع ولی باز هی عصبی چرتو پرت (در اون حد ک گفتم میگفت مثلا نفهم)یا زنگ زدم داد زد گفت چیه چیه دیگ میخای چی بگی) خیلب بهم برخورد دیگ هیچ پیامی ندادم یکی دوساعت بعد پیام داد ( اسکرین میزارم ک چیگفت) و من عصبی شدم خدافظی کردم حالا میبینید تو عکس....فقط سوالم اینه تورو خدا مقصر کی بوده؟؟؟؟؟؟؟ چون باز اون زنگ نمیزنه و اینم بگم وقتایی ک مقصر ۱۰۰ اونه واقعا زنگ میزنه و میاد معذرت خواهی.ولی من دیگ از این همه بحث خسته شدم اون فک میکنه من مقصرم من فک میکنم اون اصن نمیدونم چخبره بعدشم اگ اونم خدافظی کرد چرا نمیاد طلاهاشو ببره؟؟؟؟؟ با توجه ب جزئیات کمک کنید.راهکاری چیزی.
