2777
2789

سلام دوستان

پارسال پدرشوهرم و شوهرم و برادر شوهرم که مجرده باهم یه باغ مشترک خریدن که سهم هرکسی یک سومه

چون خونه ما خیییییلی از باغ دوره همه کاراشو پدرشوهرم خودش انجام میده

امسال که وقت چیدن انار بود بهمون زنگ زدن و گفتن که بیاین بچینیم ولی بخاطر کار شوهرم نتونستیم بریم

اونا هم سهم مارو ندادن یعنی دادنا ولی نه سهم بلکه دو بار چن کیلو دادن که مثلا بخوریم (همون اندازه که به بقیه بچه هاشون میدن) مثلا چن کیلو دادن گفتن با خواهرم شوهرم اینا نصف کنیم😐

پارسالم اینجوری بود همه چی ولی چن قوطی داده بودن 

اما امسال نه بهشون گفتیم چرا امسال انار کمه گفتن دیگه کم بار آورده برا همین


اما امروز شنیدم دارن میفروشن

من میدونم همه اینا تقصیر شوهرمه که به سهمش رسیدگی نمیکنه اما خب خیلی ناراحت و عصبی شدم چرا باید اینکارو بکنن

عشق اگر عشق باشد مثل زندان نیست...از جنس آزادی است

چون پدر شوهرت به باغ رسیدگی میکنه مزد اونم هست 

بعد از فروش محصول و‌کم کردن مزد پدرشوهرت 

سهمتون بگیرین

برای حاجت رواییم یه صلوات مهمونم کنید الهی خدا هر ارزویی دارین براورده کنه

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

وقتی همسر شما حتی یه سر نمیزنه ببینه اون باغ در چه‍ حاله و چقدر بار داده توقع دادن سهم فروش نداشته باشید

الماسی که برش هاش بیشتره ،توی نور بیشتر میدرخشه پس از برش های روحت ناراحت نباش .
چون پدر شوهرت به باغ رسیدگی میکنه مزد اونم هست  بعد از فروش محصول و‌کم کردن مزد پدرشوهرت  ...

شوهرم اینکارو نمیکنه

اصن بذاری خرج اونارو هم میده یعنی در این حد 

عشق اگر عشق باشد مثل زندان نیست...از جنس آزادی است
وقتی همسر شما حتی یه سر نمیزنه ببینه اون باغ در چه‍ حاله و چقدر بار داده توقع دادن سهم فروش نداشته ب ...

بله درسته ولی لاقل یکی دو قوطی میدادن که خودمون بخوریم و به اقوام نزدیکمون بدیم

عشق اگر عشق باشد مثل زندان نیست...از جنس آزادی است
شوهرمنم بی عرزست برادرشوهرام خونه وزمین پدرشوهرم زدن به اسم خودشون شوهرساده منم هی میگه مامان بابام ...

شوهرم خیلی براشون خرج میکنه منم بخوام اعتراضی بکنم دعوا راه میندازه برا همین سکوت میکنم ولی خیلی میسوزم

عشق اگر عشق باشد مثل زندان نیست...از جنس آزادی است
شوهرم خیلی براشون خرج میکنه منم بخوام اعتراضی بکنم دعوا راه میندازه برا همین سکوت میکنم ولی خیلی میس ...

شوهرمنم همینطوره من انقدسوختم سرقضیه خونه وزمین ولی پدرشوهرمادرشوهرم نزدیک بودقورتمون بدن ساکت شدشوهرم البته مقصرخودشه بهشون زیادی خدمت میده

شوهرمنم همینطوره من انقدسوختم سرقضیه خونه وزمین ولی پدرشوهرمادرشوهرم نزدیک بودقورتمون بدن ساکت شدشوه ...

واقعا خیلی اذیت میشم اونا رو گذاشته رو سرمون قبلنا که اعتراض میکردم خییییلی دعوامون میشد الانم هیچی نمیگم و خودشم میدونه دلیل سکوتم فقط بهم نخوردن آرامش زندگیمونه برا همینم بعضی وقتا سعی میکنه ازم مخفی کنه ولی من میفهمم

عشق اگر عشق باشد مثل زندان نیست...از جنس آزادی است
واقعا خیلی اذیت میشم اونا رو گذاشته رو سرمون قبلنا که اعتراض میکردم خییییلی دعوامون میشد الانم هیچی ...

دقیقا مثل شماست وضعیت من اولای ازدواج همیشه باهاش بحث دعواداشتم اونم فقط پشتشون بودهمش میگفت توحرفاشونوبدمتوجه میشی وفلان بااینکه میدونست حق بامنه الان دیگه بیخیال حرفاوکاراشون شدم برااینکه حوصله بخث ودعواندارم هروقتم میریم اونجابین حرفاشون بهم حرفی بزنن سکوت میکنم چون میدونم شوهرم پشتم نیست سپردم به خدا

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792