من ک گوشت و با گوجه و فلفل دلمه و رب و ادویه پختم ی غذای من دراوردی بد نبود میشد خورد😂😂
در قیامت ، عابدی را دوزخش انداختند. هر چه فریادش، جوابش را نمی پرداختند. داد میزد خوانده ام هفتاد سال، هرشب نماز. پس چه شد اینک ثواب ِآن همه رازونیاز. يك ندا آمد چرا تهمت زدی همسایه ات. تا شود اینگونه حالت، این جهنم خانه ات. گفت. من در طول عمرم گر زدم یک تهممتى. ظلم باشد زان بسوزم، ای خدا کن رحمتی. آن ندا گفتا همانکس که زدی تهمت براو. طفلكى هفتاد سال، جمع کرده بودش آبرو
در قیامت ، عابدی را دوزخش انداختند. هر چه فریادش، جوابش را نمی پرداختند. داد میزد خوانده ام هفتاد سال، هرشب نماز. پس چه شد اینک ثواب ِآن همه رازونیاز. يك ندا آمد چرا تهمت زدی همسایه ات. تا شود اینگونه حالت، این جهنم خانه ات. گفت. من در طول عمرم گر زدم یک تهممتى. ظلم باشد زان بسوزم، ای خدا کن رحمتی. آن ندا گفتا همانکس که زدی تهمت براو. طفلكى هفتاد سال، جمع کرده بودش آبرو
در قیامت ، عابدی را دوزخش انداختند. هر چه فریادش، جوابش را نمی پرداختند. داد میزد خوانده ام هفتاد سال، هرشب نماز. پس چه شد اینک ثواب ِآن همه رازونیاز. يك ندا آمد چرا تهمت زدی همسایه ات. تا شود اینگونه حالت، این جهنم خانه ات. گفت. من در طول عمرم گر زدم یک تهممتى. ظلم باشد زان بسوزم، ای خدا کن رحمتی. آن ندا گفتا همانکس که زدی تهمت براو. طفلكى هفتاد سال، جمع کرده بودش آبرو
در قیامت ، عابدی را دوزخش انداختند. هر چه فریادش، جوابش را نمی پرداختند. داد میزد خوانده ام هفتاد سال، هرشب نماز. پس چه شد اینک ثواب ِآن همه رازونیاز. يك ندا آمد چرا تهمت زدی همسایه ات. تا شود اینگونه حالت، این جهنم خانه ات. گفت. من در طول عمرم گر زدم یک تهممتى. ظلم باشد زان بسوزم، ای خدا کن رحمتی. آن ندا گفتا همانکس که زدی تهمت براو. طفلكى هفتاد سال، جمع کرده بودش آبرو
وای دلم گرفت برای اون دوستمون.. کاش کاری از دستم بر میومد
دقیقا ☹️☹️
در قیامت ، عابدی را دوزخش انداختند. هر چه فریادش، جوابش را نمی پرداختند. داد میزد خوانده ام هفتاد سال، هرشب نماز. پس چه شد اینک ثواب ِآن همه رازونیاز. يك ندا آمد چرا تهمت زدی همسایه ات. تا شود اینگونه حالت، این جهنم خانه ات. گفت. من در طول عمرم گر زدم یک تهممتى. ظلم باشد زان بسوزم، ای خدا کن رحمتی. آن ندا گفتا همانکس که زدی تهمت براو. طفلكى هفتاد سال، جمع کرده بودش آبرو
بازم دلم خواب میخواست ولی دیگه گفتم بیام نی نی سایت چشمام دیگه خواب نره
منم تا بیدار میشم اول میام نی نی سایت☹️😂
در قیامت ، عابدی را دوزخش انداختند. هر چه فریادش، جوابش را نمی پرداختند. داد میزد خوانده ام هفتاد سال، هرشب نماز. پس چه شد اینک ثواب ِآن همه رازونیاز. يك ندا آمد چرا تهمت زدی همسایه ات. تا شود اینگونه حالت، این جهنم خانه ات. گفت. من در طول عمرم گر زدم یک تهممتى. ظلم باشد زان بسوزم، ای خدا کن رحمتی. آن ندا گفتا همانکس که زدی تهمت براو. طفلكى هفتاد سال، جمع کرده بودش آبرو
نه شوهرمن طفلکی غرنمیزنه هرچی بهش بدم میخوره به نظرت به غذای تک نفره چی بپزیم بخوریم😟
من ک گوشت و گوجه و فلفل دلمه و رب و قاطی کردم پختم بد نبود 😂😂😂
در قیامت ، عابدی را دوزخش انداختند. هر چه فریادش، جوابش را نمی پرداختند. داد میزد خوانده ام هفتاد سال، هرشب نماز. پس چه شد اینک ثواب ِآن همه رازونیاز. يك ندا آمد چرا تهمت زدی همسایه ات. تا شود اینگونه حالت، این جهنم خانه ات. گفت. من در طول عمرم گر زدم یک تهممتى. ظلم باشد زان بسوزم، ای خدا کن رحمتی. آن ندا گفتا همانکس که زدی تهمت براو. طفلكى هفتاد سال، جمع کرده بودش آبرو
نه شوهرمن طفلکی غرنمیزنه هرچی بهش بدم میخوره به نظرت به غذای تک نفره چی بپزیم بخوریم😟
شوهر من طفلکی زیادی غر میزنه 😂😂😂😂
در قیامت ، عابدی را دوزخش انداختند. هر چه فریادش، جوابش را نمی پرداختند. داد میزد خوانده ام هفتاد سال، هرشب نماز. پس چه شد اینک ثواب ِآن همه رازونیاز. يك ندا آمد چرا تهمت زدی همسایه ات. تا شود اینگونه حالت، این جهنم خانه ات. گفت. من در طول عمرم گر زدم یک تهممتى. ظلم باشد زان بسوزم، ای خدا کن رحمتی. آن ندا گفتا همانکس که زدی تهمت براو. طفلكى هفتاد سال، جمع کرده بودش آبرو
در قیامت ، عابدی را دوزخش انداختند. هر چه فریادش، جوابش را نمی پرداختند. داد میزد خوانده ام هفتاد سال، هرشب نماز. پس چه شد اینک ثواب ِآن همه رازونیاز. يك ندا آمد چرا تهمت زدی همسایه ات. تا شود اینگونه حالت، این جهنم خانه ات. گفت. من در طول عمرم گر زدم یک تهممتى. ظلم باشد زان بسوزم، ای خدا کن رحمتی. آن ندا گفتا همانکس که زدی تهمت براو. طفلكى هفتاد سال، جمع کرده بودش آبرو