خوشبحالش کاش قدر این لحظه ها و روزاشو بدونه اون دختر
یه پسری میخواستم خیلی پسر خوبی بود از همه نظر شبیه هم بودیم ولی مادرش و پدرش ب بهونه های چرت نزاشتن ادامه بدیم منم جدا شدم ازش چون قبلاً ی تجربه اینجوری داشتم و خیلی اذیت شدم
اونم قبلاً دو سال دختری میخواست و کلی رفت خواستگاریش و خانوادش نزاشتن دختره بگیره دختره م رفت ازدواج کرد خیلی دختره دوست داشت حتی اسم مغازش اسم دختره بود ....
راستش پسره خیلی مورد خوبی بود ولی خب خودشون رفتن یکی پیدا کردن برا پسرشون . ازدواج کرد . همش میگم خوشبحال زنش چقد خوشبخته کاش من جاش بودم ...... چون هم از هر نظر اوکی بود و اینکه دیگه الآنم ک ازدواج کرده تو گذشته ش نیست که فکر عشق سابقش باشه مردا زود یادشون میره