۹ ساله ازدواج کردم از شوهرم محبت کلامی یا رفتار خاصی نمیبینم. چون بهم محبت نداره حساسیتم بالا رفته دائما از کاراش دلخورم. دوست دارم یکبار با من حرف بزنه یا دونفره جایی بریم ولی دریغ و دریغ😭😭😭
ناراحت میشم دخترم میاد خفتم میکنه چرا ناراحتی.. خونه پدرم میخوام برم نبینمش پدر و مادرم نمیگذارن بمونم.. چه کنم چه کنم؟؟؟
وقتی از خونه دورم اعصابم راحتتره میخوام برم جایی که نبینمش… اما بچه هام شدن نقطه ضعفم
پریروز عصری تو مهمونی خانوادگی مشروب خورده بودن اونوقت دست همه رو میگرفت که با زنشون برقصن ولی اصلا منو نمیدید میگفت کاشکی پسرم بزرگ بود باهاش میرقصیدم..باهاش حرف نزدم سرسنگین بودم تا دیشب که بغضم ترکید بهش گفتم گفت من نمیخواستم تورو سوژه کنم… دوباره صبح اومد برام توضیح داد که تو حق داری اینجوری برداشت کنی ولی من حالتاش که یادم میاد که اصلا منو نمیدید نمیتونم با خودم کنار بیام
اصل کار اینه همون گل رو خریده
مردهای دیگه کوفتم نمیخرن😊
خدا شفا بده🌷🌷🌷🌷
هیییییی چی بگم
اگه زندگی خوبی داری، اینایی ک گفتی نیرنگ شیطانه ک زندگیتو ب گند بکشه
به قول یه نفر مشکل همه ما آدما تنهاییه...
خب مسلمه که باید باهاش صحبت کنی اگه باهات نمیتونه ارتباط بگیره یا دوری میکنه با هم مشاوره برید...اون بهت ابراز محبت نکنه از سمت کی میتونی محبت دریافت کنی اخه؟؟؟!!
هعی خواهر منم داغون داغونم کاش روز عقدم میمردم بله نمیگفتم
بعضی مردا تودارن کلامی بلد نیستن ابراز کنن در عمل نشون میدن طرف براشون عزیزه
من شوهرم کلامی اصلا بلد نیست ولی انقد تو شرایط سخت همیشه باهام بوده و هوامو داشته دیگه بهم ثابت شده
آقایون در عمل محبت نشون میدن
همین که برای شما کار میکنن تا در آرامش باشید یک نوع محبته
آره اومد باهام حرف زد ولی حتی دستمم نگرفت… امروز رفته برای تولدم کادو و گل و کیک خریده آورده ولی من اینا رو نمیخوام من عشقی توی نگاهش نمیبینم دخترم اومده میگه تو چرا اینجوری میکنی بابا کادو خریده از اینطرف پدر مادرمم اومدن خونم همش باید تظاهر کنم که حالم خوبه
