مامانای نوزاد نارس بیاین لطفا

حتما ببرش عزیزم خیای مهمه به چشم خودم تو فارابی یکی رو دیدم بچه اش رو دیر اورده دکتر بهش گفت دیر آوردی دیگه عمل فایده نداره این فقط میتونه فرق روز و شب تشخیص بده در همین حد مادره داشت خودشو میکشت خدا سر هیچکی نیاره 

به نظرم از دکترش بپرسید. برای من دکتر گفت که چه زمانی می تونم مستقیم شیر بدم و نیازی به اون لوله نیست. بعد که دیگه خودش شیر می خورد، خیلی اوضاع بهتر شد. 

خب این نگرانی ها طبیعی هست. به نظرم اگر دکتر خوبی دارید، به توصیه هاش عمل کنید و دیگه‌ سعی کنید نگران نباشید...زمان همه چیز را درست میکنه.‌ من یک دفترچه دارم که اون زمان ساعات شیردهی و حجم شیر را یادداشت می کردم. الان همون مثل یک خاطره شیرین و خنده دار شده...دخترم خودش میخنده مثلا نوشتم ۲۰ سی سی شیر خورد فلان ساعت... 

گر نگهدار من آن است که من میدانم شیشه را در بغل سنگ نگه میدارد بسپار به خدا خودت را به خدا وصل کن... چرا زود زایمان کردی من الان بیست و نه هفته ام تازه وارد سی شدم خیلی میترسم زودتر بیاد

عزیزم پسر منم ۳۰ هفته بدنیا اومد. سه ماه اول خیلی سخت. مدام باید ببریش دکتر. نفسش هم که خس خس و صدا داشت. یواش یواش خوب میشه. اگه رفلاکس داشته باشه که یکم دیر تر خوب میشه. شیر هم پسر من شیر خشک میخورد چون اصلا سینه نگرفت. فقط تا چند ماه شیر خودم هم بهش میدادم تو شیشه. شیر خشک هم برا وزنگیریش بهتره . همه قطره هاشم با آب رقیق میکردم بهش میدادم. چون نمیتونست قورت بده . قدرت بلعش ضعیف بود. خلاصه همه این روزا میگذره و زود بزرگ میشه.  هیچ وقت دیگه این اندازه نیس . من که پسرم تا سه ماه از اتاقش‌بیرون نمیاوردم و مدام ماسک پیشش میزدم. جز خودم کسی پیشش نمی‌رفت. خلاصه نگران نباش. پسر من یک ماهگی ۲ کیلو بود. دو ماهگی ۳۱۰۰ شد. سه ماهگی ۴۳۵۰ شد . چهار ماهگی ۵ کیلو شد. یکسالگی ده کیلو بود به وزن نرمال رسید. الان سه ساله و نیمشه ۱۷ کیلو هست رو نمودار

حقیقت اینجا را خوندم گفتم خدا کمکم کنه مثلا نوشتن کسی نمیرغت پیش بچه و قرنطینه بود یا یکساعت یکبار شیر میخورده با سرنگ... من یه دختر شش سال یه پسر سه ساله دارم غریبم هیچکس ندارم اگه اینجوری هم بشه احتمالا بچه بمیره چون نمیتونم این مراقبت ها را بکنم اصلا. همون رسیده اش هم بخدا شک دارم بتونم. خدا به همه تون توان بده برای منم دعاکنید

نگفتن علت خونریزی چی بوده؟ نمیشده پیشگیری کرد