ممنون دوست عزیز خیلی خندیدیم.من حامله بودم حالم خیلی بد بود تو اتاق بدذشوهرم اینا خوابیدم بتو هم انداختم روی سرم.یک دفعه بدر شوهرم وارد شد فکر کرد کسی تو اتاق نیست گفت ززززززززرررررررتتتت من از صدای بلند و حجم بوی گند از خواب بریدم.شوکه شده تا منو دید هول شد کوبید تو در و گفت این درم باید روغن کاری کنم منم تو دلم گفتم کندتو روغن کاری کن