2777
2789
عنوان

طلاق

| مشاهده متن کامل بحث + 656 بازدید | 49 پست

عزیزم این زندگی شماس ولی من طبق اون چیزهایی که توی جامعه دیدم میگم به راحتی گزینه طلاق روروی میزنگذارید خیلی جدی اول دنبال راه حل های دیگه برید اصلاطلاق گزینه خوبی برای یه خانم توی جامعه مانیست

چطوری تاب و توانم رو زیاد کنم ؟؟

اول و مهمتر از همه درامد داشته باش انقدر که بتونی خونه جدا بگیری از پس هزینه های خودت و بچه ات بربیای

و فکر اینه ممکنه همیشه مجبور بشی تنها زندگی کنی

خیلی مسایل هست خودت بهتر از همه شرایطتت رو میدونی و  اطرافیانت رو میشناسی

کلا من کسی رو ندیدم به خاطر مسایل پیش پا افتاده جدا بشه و راضی باشه

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

من حمایت معنوی و مادی رو دارم 

والا همون مادری که باعث اختلافمون میشد و تحقیر میکرد شوهر سابقم رو و من رو تشویق می‌کرد به جدایی . بعد از طلاق بیشترین اذیت و تحقیر رو بهم کرد.منم فکر میکردم حمایت روحی دارم. همون دوستایی که میگفتن جدا شو رفتن و پشت سرشونم نگاه نکردن. حواست باشه آدمها خیلی عوض میشن وقتی بهشون احتیاج پیدا میکنی و در موقعیت ضعف قرار میگیری

والا همون مادری که باعث اختلافمون میشد و تحقیر میکرد شوهر سابقم رو و من رو تشویق می‌کرد به جدایی . ب ...

میدونم چی میگی ، درسته ، این ها رو تو جامعه و اقوامشان هم دیدم ،

چند سال هس که جدا شدی ؟ چرا ؟

من ، میتونم یک خونه مستقل با تمام امکانات داخلش رو به تنهایی و بدون مهریه اجاره کنم ،

میتونم تو خونه هم کار کنم ،چون هنرمندم،

میتونم ، مقداری از ارثم رو از پدرم بگیرم ،

از حالا خواستگار دارم ، ولی نمیخوام هیچوقت ازدواج مجدد کنم ، چون بچم هم دختره و نمیخوام زیردست ناپدری باشه ، 

و زندگیم رو مثل همه خانومها دوست دارم اما گاهی چاره ای نیست و خدا باید طاقتی بهم بده که بتونم دوباره این زندگی رو سرپا نگه دارم ، خودم که خیلی خسته شدم ، سردرگمم ، تو همین سایت ، چند نفر گفتن بهت مشاوره میدیم ، یکیش یه طورایی مشاور بود و یکیش تجربه شخصی داشت ، اما فعلا از اونها خبری نیس ، کاش جوابی میدادن ، ولی باید بقول دوستان وقتی بذارم و برم مشاوره ، مشکل من خیلی حاد نیست ولی طاقتم کم شده انگار

بارون اومد و یادم داد                                                                                         هرچی آرایش کنی میشوره میبره
میدونم چی میگی ، درسته ، این ها رو تو جامعه و اقوامشان هم دیدم ، چند سال هس که جدا شدی ؟ چرا ؟ من ...

تو برای هر کار خونه و تعمیرات احتیاج داری یکی بیاد کمکت. برای بچه و دور از جون مریضی و اینا هم همینطور.

اینکه هنرت واقعا خرج زندگیت رو بده و بتونی برای دخترت وقت بذاری هم جای خودش

ضمنا سایه پدرش به عنوان ولی رو همیشه داری

وقتی بچه داری هم به خاطر خود بچه هم شوهرت انگار همیشه هستش. و بهتره باشه ولی دیگه نظارت نداری و نمیتونی تو تربیت اونا دخالتی کنی. روزای که بچم پیش پدرشه همه جا می برش. چیز بد هم یاد گرفته. منم هیچ کاری نمیتونم بکنم. 

بچه ام هم مرتب سراغ پدرش و مادرشوهر سابقم رو میگیره.




ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792