من باردارم واستراحت مطلقم
تا حالا نتونستم برم مدرسه دخترم حتی سر بزنم ولی الان یکم دارم بهتر میشم
چندروزی بود دخترم میگفت یه دختری هست همش اذیتم میکنه مانتوم میکشه منم زیاد جدی نمیگرفتم بعد گفت معلمم جامو عوض کرده برده جلو در تنها نشستم گفتم خواسته جدا شن دعوا نکنن
تا چهارشنبه جشن داشتن دخترعموم هم یه کلاس دیگه هست اوله
اومدن دوتایی گفتن آره بازم اومده بود دعوا میکرد تو نمازخونه که جشن بود منم گفتم خب جای دیگه میشستید گفتن جا نبود همش یقه کشی میکرد
فرداش مهمونی جاریم وسط جمع گفت یه خانمه اومده جلو بقیه اسم دخترتو گفته بعد گفته دخترمو اذیت میکنه
منم گفتم نمیدونم دختر خودت که میگه اون داشته دخترمو میزده
حالا دوباره دیشب شوهرم از خونه مادرش اومده میگه جاریم به مادر شوهرم گفته بازم مامان دختره اومده سمت من گفته تو مادرش منم گفتم نه گفته دخترمو اذیت میکنه
از دست جاریم خیلی حرص خوردم بجای اینکه بیاد مستقیم به من بگه راه افتاده از قصد اینور واونو داره دختر منو خراب میکنه بدون اینکه بفهمه اصلا قضیه چیه
منم برای معلمش همون اول نوشتم اگر چیزی از بچم دیدی برام یادداشت کن رسیدگی کنم ولی هیچ پیغامی نداشته
امروز میخوام آروم آرووم برم مدرسه ببینم چیه که آنقدر شلوغش کردن
شما میگید چطور برخورد کنم