اين ي مطلب حداقل راهنمايي بفرماييد

سلام عزیزم احتمالا روحیت کمی‌ضعیف شده کم اشتها شدی 

استراحت کن ‌وبه کارای مورد علاقت بپرداز

سلام عزیزم نه رودل یه چیز دیگه س 

رودل یعنی غذا زیاد خوردی نمیتونی هضم کنی دل درد گرفتی 

علایمی که شما گفتی خواهر منم چند وقت پیش اینطوری شد دکتر گفت یه ویروسه، بی اشتهایی و سرگیجه و ضعف 

ولی خیلی زود خوب شد 

شما هم ان شاالله زودی خوب میشین عزیزم

اره بخور ویتامین هارو به خودت برس 

شاد باش 

خواهش میکنم عزیزم  

یه قانون هست به اسم قانون رها کردن، یعنی اینکه مسأله و مشکلت رو با خدا درمیون بزاری و بسپاری به خداوند که برات حلش کنه  و دیگه رهاش کنی یعنی به هیچ وجه دیگه بهش فکر نکنی 

به محض اینکه اون مسأله  رو رها کنی سریع حل میشه.

اما هرچقدر درباره ش فک کنی یا بخای براش راه حل پیدا کنی اون مشکل روز به روز بزرگ تر و بزرگ تر میشه

در مورد بچه هم، از فکرش بیاید بیرون، مسأله رو رها کنین تا خداوند هرچه زودتر حل کنه مسأله تونو مامان آینده  

ان شاالله خدا نظر می‌کنه بهتون و مشکل همسرتون حل میشه و یه نی نی خوشگل به دنیا میاری عزیزم 

اما این دنیا چه با بچه چه بی بچه پوچ و تو خالیه 

بی پولا دنبال پولن، بی همسرا دنبال همسرن، بی بچه ها دنبال بچه ان، زشتا دنبال خوشگلی ان، چاقا میخان لاغر شن

و هرکسی فکر می‌کنه اگه به اون چیز برسه خوشبخت میشه اما وقتی که رسید میبینه که نه اونجا هم از خوشبختی خبری نیست 

امیدوارم خداوند به دل شما قرار و آرامش بده عزیزم و هرآنچه خیره براتون مقدر کنه

بله و درست همون جایی ک کمبود ها بیشتر به چشم میان، همونجا محل آزمایش ماست 

خداوند داره آزمایش مون می‌کنه ببینه چه عکس العملی نشون میدیم در مورد اون کمبود، غر میزنیم؟ نا امید میشیم؟ اعصاب خودمونو بقیه رو خورد میکنیم؟ بقیه ی نعمت ها و قشنگیایی ک خداوند بهمون داده رو ول میکنیم و فقط میچسبیم به اون مشکل؟ مثل کنه بهش میچسبیم و ول نمیکنیم؟ 

یا نه تسلیم میشیم؟

میگیم خدایا تسلیم فرمان تو ام، هرچی که تو بخای منم همونو میخام، اگه بچه بدی میزارمش رو سرم بزرگش میکنم ندی هم بازم بهت توکل میکنم

هر لحظه که تسلیمم در کارگه تقدیر 

آرام تر از آهو بی باک تر از شیرم 

هر لحظه که میکوشم در کار کنم تدبیر 

رنج از پی رنج آید،  زنجیر پی زنجیر

میفهمم عزیزم 

من و همسرمم یکسال و نیمه اقدامیم 

منم ماه های اول وقتی پریود میشدم دنیا رو سرم خراب میشد، تو خونه راه میرفتم بلند بلند گریه میکردم 

ولی کم کم خودمو جمع و جور کردم دیدم بخام هرماه اینجوری غصه بخورم که خودمو نابود میکنم 

کم کم از فکرش اومدم بیرون 

الان که نگاه میکنم میبینم چقد خوب شد ک همه ی اون ماه هارو پریود شدم ، چون تو این مدت لیزر کردم بدنمو، گواهینامه رانندگی گرفتم، عمل لازم چشم انجام دادم 

که اگه حامله میشدم الان هیچ کدوم اینارو انجام نداده بودم 

خیالم راحته چون میدونم زمان بندی خدا حرف نداره و هرموقع که به صلاحم بدونه نی نی جون میده بهم 

از صمیم قلبم برات آرزو کردم خیییییییییلی زود نی نی جونت بیاد تو شکمت دوست گلم

عمل لازک چشم منظورم بود