آره میگ اون دنیا اومد بابات خوشحال شد تو دنیا اومدی سیاه کبود بودی کاش مینداختیمت پرورشگاه . کبودی بخاطر پیچیدن طناب ناف بود گذاشتن تو دستگاه بیمارستان خوب شدم من دختر سومم .واس این دوستم نداره با اینک کپ قیافه خودشم
انقد خشگل بودم خودم خبر نداشتم ۱۶سالکی هم عمم واس تک پسرش ب بابام گفته بود مامانم رد کرده بود هم زن داییم پولدار و خشکلن میخاست واس پسرش مامانم ازاونم بدش میاد منو داد ب نوه خاله معتادم
بعدا شوهرم گفت منو ندیده خانوادش انتخاب کردن فقط،گفته خشگل باشه بریم بگیریم خواهرش گفته مث بازیگرای ترکه .
چ فایده انقد کتکم زد با کمربند تو صورتم سگک کمربند خورد چشمام کبود شد مامانم نمیداشت طلاق بگیرم خ زجر کشیدم تو زندگیم 💔💔💔مادرشوهرم هرچی عقده داشت خالی کرد سرمن
الانم از افسردگی دوساله چاق شدم بازم وکیلم و وکیل کارشناس نفقم و سرهنگ کلانتری و چنتا دیگ بهم گیر دادن نمیخام هرزه باشم
فقط میخام مستقل بشم از مامانم .سالم زندگی کنم دلم ی خانواده واقعی میخاد بچه ای ک مال خودم باشه شوهری ک اذیتم نکنه