شوهر دوستمم قبول کرده و تو روی کل خانواده و بزرگترها ایستاده که من زنم و نمیخوام و میخوام طلاقش بدم و برم با فلانی ازدواج کنم
گویا قبل از ازدواج با دوستم مدتی با دختر عمه عقد بودن و به اختلاف خوردن و طلاق گرفتن
حالا بعد از چندین سال دختر عمه با دست پر برگشته و ادعای عاشقی کرده