2777
2789
عنوان

داستان زندگیم (واقعیت)

1579 بازدید | 52 پست

۱۵سالم ک شد باکلی اصراربابام براگوشی خرید بعدچن وقت دوستام اصرارکردن تلگرام نصب کن اونموقع خیلی روبورس بود گذشت و نصب کردمو بچه هاگاوقتا توگروه هایی ادم میکردن ک پسرای محلمون توش بودن محل مام انقدکوچیکه ک سریع برای ادم حرف درمیارن من ازترس لفت میدادم درسم خوب بود میخواستم گرافیک بخونم خیلی علاقه داشتم منتهابابام نمیذاشت میگفت بایدتجربی بخونی فک میکردهمین فردادکترمیشم خلاصه که رفتیم تجربی بیشتردوستامم تجربی ورداشتن دونفرازدوستای صمیمیم ولی ازمدرسه رفتن یه محل دیگ برای انسانی اوضاع خوب پیش می‌رفت سال اول بامعدل خوب قبول شدم ولی ۱۶سالم ک شد توخیابون ازیه پسره خیلی خوشم اومده بود یعنی خودش ذهنمو ب خودش مشغول کرد دنبال شمارم بود ولی نمیتونست پیداکنم چون اصن همچین دختری نبودم هرجامنومیدید بدون هیچ استرسی بمن توخیابون زل میزد یادنبالم میومد همه می‌دونستن توکفمه منم خوشم میومد نمیدونستم چرا ولی واقعافکرم مشغولش بود اونم پسری ک اصلن بمن نمیخورد منی ک باهیچ پسری دوست نبودمم و تواون سن دوستام هزارتادوستپسرداشتن ازیه پسرلات عرق خور ولی نشون نمیدادم..

خب

اول اینکه پروفایل برا خودمه برندارید مرسی بعد از کلی گشتن به اصرار با شوهرم رفتیم تا اون طوطی که دوست داشتم بخریم خیلی خوشحال بودم اونروز یادمه صاحبش گفت چون دوسش داری بهت میدم چون میدونم خیلی علاقه داری بهش قول دادم خیلی مواظبش باشم بیشتر از چشمام اومدم خونه از خوشحالی خوابم نبرد اونروز روز ها گذشت ما بیشتر وابسته هم شدیم خیلی دوسش داشتم به داشتنش مغرور بودم تو شهر غربت رفیق تنهایی هام بود باهم بازی میکردیم قایم موشک و💔باهم میخوابیدیم شبا چندبار بیدار میشدم ببینم جاش خوبه سردش نباشه بخاری زیاد نباشه گرمش بشه اذیت بشه تا یکم بی‌حال میشد یروز کل دنیا رو سرم خراب میشد که جگر گوشه من چشه من خونه تمیز میکردم اون برام آواز میخوند من آشپزی میکردم برام آواز میخوند من آرایش میکردم اون روی شونم سر به سرم میزاشت گاهی از دستش عاصی میشدم ولی بازم شیرین بود اذیت هاش تا اینکه اونروز شوم رسید بنا به دلایلی که بهم ریخت فکرم اون پر زد رفت چقدر گریه کردم دنبالش گشتم الان بیشتر از ۴۰روزه رفته ولی من نمیتونم فراموش کنم شب روزم گریس من واقعا بدون اون مریضم اون برای من پرنده نبود عضوی از قلبم بود من واقعا نمیبخشم اونی که باعث شد بره💔😔هرروز از خدا میخوام برگرده خدا میشه یروز اونی که پیداش کرده زنگ بزنه بگه دلم به رحم اومد بیا پسش بدم بهت تموم اینارو با اشک نوشتم :)💔من یه دیوونه دلتنگم کاربری موفرفری سایت سابق 

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

خبببببببببب

شازده کوچولو به حرفش ادامه داد : « شماها خیلی زیبایید اما تو خالی هستید برای شما نمی شود مرد البته مطمئناً گل من هم از نگاه یک رهگذر عادی ،شبیه شماست؛ اما برای من او خیلی مهمتر از همه ی شماست،به خاطر اینکه او تنها گلی است که به او آب داده ام،تنها گلی که او را در زیر حباب شیشه ای قرار داده ام ،تنها گلی که برایش حفاظی درست کرده ام،تنها گلی که کرمهای روی آن را کشته ام البته به جز دو یا سه کرمی که برایش تبدیل به پروانه شوند او تنها گلی است که به غرولندها یا خودستاییها،یا گهگاه سکوت او گوش داده ام. به خاطر اینکه او گل سرخ من است.🧸🫀

خب،بقیه ش

انشاله توی همین سال،خدا برام یه ماشین میرسونه از یه راه خوب،من امسال حتماا ماشین دار میشم به امید خدا  خدایا ممنونم که ماشین مورد علاقه م رو بهم میدی،خدایا سپاسگزارم

بعدیه مدت انگار کرمم گرفته بود به یکی ازدوستام ک خیلی پایه بودو کلاهرپسری توخیابون میدیدسلام علیک میکردشمارشوداده بود ک بده بمن منم قبول نکردم بعدیه مدت انگارکرمم گرفته بود  گفتم توروخداادش کن توگروه اسمموعوض کردم میخواستم پروفشوببینم وببینم اصن صحبت کردنش چجوریه

دستام ازاسترس عرق کرده بود قراربودشب بیارش توگروه اومد توگروه پروفاشواسکرین کردم بچه هاشمی بگم توی هرچند دقیقه سی بارهی عکساشونگاه میکردم اصن باورم نمیشداین من باشم ک اینجوری برم تونخ یه پسر

اصن قیافه زیباافسانه ای یابگم هردختری میدید عاشقش میشدن اینجوری نبود اصلاا ولی بنظرمن خیلی قیافش بانمک بود ازاون پسراییم بود ک گذشتش پردختربود براش مهم نبود شر بود عرق میخورد خلاصه هرکی می‌فهمید میگف چ اعتمادب نفسی داره میخواد باتورفیق شه پسره پرو تازه منم قیافم بدنبود ولی دماغم توافسایدبود🤣بعدچن روز فهمیدم پسریکی ازهمشهریامونه ک مامانم خیلی باهاش اوکیه حالااونم میگم اول اینوبگم ک اومدتوگپ چیشد

اول ک اومدانلاین نبود بعدانلاین شد منم اونموقع ازاین کتونی ک مدبودیه مدت نمیدونم کدومتون یادشه تابالای ساق پامیومد گنده تور هم بودن ازاونا داشتم بااون شمال عکس انداخته بودم ولی ن خودم فقط عکس کتونیام بودگذاشته بودم پروفم وقتی آنلاین شد وچت کرد منم توگروه پیام دادم خلاصه باهم بحث وحرفو بابچه ها یکمم حرصم میگرف ک بابقیه دختراهم حرف میزد ولی من مغرور ترازاین حرفابودم ک بروز بدم 

خیالمم راحت بود ک اسمموعوض کرد اصلن نمیفهمه من کیم یعنی بچه ها به هیچ‌جای مغزم خطورنمیکرد منوبشناسه دیدم اومد پی ویم قلبم اومد دهنم گف اسمت چیع گفتم مگ کوری روپروفم هس ببین بعدم پیام نده خوشم نمیادپسربیاد پی ویم گف دیدی بالاخره پیدات کردم گفتم چی میگی توفازت چیع گف بچه کجایی الکی گفتم فلان جا گف دروغ نگو من ک میدونم تودختر فلانی خونتون فلان جاخودتم اسمت فلانه 

یعنی بچه ها روح از تنم رفته بود انقدم میترسیدم ازبی آبرویی فلان چون دوست نداشتم کسی منوب چشم بدی ببینه خلاصه گفتم ازکجافهمیدی کی گفته فک کردم دوستام گفتن عصبی شدم گف ازروکتونیات پرام ریخته بود گفتم ببین ب کسی نگو من کی ام خودت پسرای محلومیشناسی دوست ندارم انگشت نمابشم لطفا هم دیگ بمن پیام نده اگ دنبال رفاقتی من نیستم اگ پیام بدی مجبورمیشم بلاکت کنم

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز