2777
2789
عنوان

ادامه بدم یانه

260 بازدید | 14 پست

سلام دوستان من سر دوراهی گیر کردم 

من 25سالمه و3سال ازدواج کردم همسرم 26سالشه مشکل من تفاوت فرهنگی و فکری خانواده هامون و همسرم اینم بگم مشکلاتی که پیدا کردم قبل ازدواج اصلا مشخص نبود 

پدر و مادر همسر من به شدت باهم مشکل دارن ینی توهفته حداقل یبار باید دعوا کنن اونم دعوایی که مادرشوهرم جیغ و داد و بیداد. پدر شوهرمم فوش و بد بیراه به خانواده زنش و بچه ها ....قبل ازدواج یجوری نشون میدادن انگار بهتر ازاینا نیست علت این که اینو گفتم برای اینه که هروقت دعوا میکنن شوهر منم قاطی میکنن زنگ میزنن میگن بیا اینجا یا عصبانیت و فوش و فوش کاری به شوهر منم کشیده میشه اولاشم سر رفت و امد من دعوا بود که باید فلان جا برم با فلانی حق ندارم حرف بزنم 

من جدا زندگی میکنم اما متاسفانه همسرم با پدرش یجا کار میکنم خلاصه که مشکل ما از بعد عقدم بود که ما عقد گرفتیم مفصل اونام قرار بود عروسی بگیرن که نگرفتن هرکاریم که قرار مدار خواستگاری بود همرو ما انجام دادیم پدر شوهرم تو روی من گفت من جنس نخریدم براچی باید پول بدم یا یه گ.و.ه.خوردم دیگه نمیخورم از اونورم همش تو زندگیمون دخالت میکنن شوهرمم انقد تو گوشش میخونن تا بیاد بامن دعوا کنه خیلیم حرف بازن خیلییییی  همش میان میگن فلانی اینو گفته دربارت اینو گفته چندبارگفتم من نمیخوام بدونم زنگ میزنن به شوهرم میگن اونم با من دعوا درصورتی که 10000بار ثابت کردم من اصلا اونجا نبودم من  خاله زنک نیستم بااقوام خودممم دوران مجردی سالی دوبار رفت و امد میکردم تاحالام بد خانواده هارو نگفتم ولی چون من از بقیه عروس و دامادا سطحم بالاتر از بابت مالی خانواده با حرف بازی میخوان بیچارم کنن شوهرمم به شدت خاله زنک و دهن بین ینی تا صب باهاش غیبت کنی خسته نمیشه ینی کل خانوادشون همینن کنار هم میشینن داعم همین حرفارو دارن 

بعد از قطع ارتباطم پدر شوهرم مادرشوهرم زنگ میزدن یا سرکار شوهرمو پر میکردن اره پدرزنت باج میده که تو دخترشو نگه داری بدبخت گیر افتادی میخوان تلکت کنت درصورتی که هر کار درستی که تا الان انجام دادیم با مشورت خانوادم بوده خونه خریدیم ماشین خریدیم و پدر مادرم خیلی با احترام با شوهرم برخورد میکنن غذایی که دوست داره براش درست میکنن تن تن زنگ میزنن حالشو میپرسن از خودش اما من گیر کردم چند وقت پیش سر یه حرف که عزیزم با فلانی کاری نداشته باش بزار راحت باشه دوست نداره با ما بیاد که به شوهرم گفتم شوهرم رفت گذاشت کف دست خانوادش  اونم وسط خیابون داد و بیداد کردن همه داشتن نگاهمون میکردن شوهرمم داد میزد بهم مفت دروغ گفتی 

منم فقط اروم بخدا صدامم بالا نبردم گفتم اشتباه میکنین بعدا حرف بزنیم اونم به منو خانوادم بد بیراه حانوادمم اونجا بودن بابام خیلی خجالت کشید هیچی نگفت رفت تو ماشین شوک شدیم هممون 

پیش مشاورم رفتم گفت جداشو چند وقت باهمسرم صحبت کرد میگفت حتی جرات نداره نظرشو اعلام کنه 

از طرفیم از طلاق میترسم از ابروم حس میکنم راهی هست ادامه بدم

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

نا امید نشو 

عزیزم میتونی با سیاست شوهرت رام خودت کنی 

کتاب زنان زیرک....

میتونم خواهش کنم ازتون یه ذکر یاعلی بحق علی بگید به نیت قلبم برسم ، خیلی خیره نیتم❤ میگن دعای نی نی سایتی ها میگیره ، خدارو قسم میدم به آبروی پاک حضرت زهرا هر کس دعا کرد خدا اول خودش رو حاجت روا کنه....❤
نظر شوهرت راجع به طلاق چیه؟

معلومه میگه نه چون اون تحت فشار نیست چون نه من مالی نه هیچی تحت فشار نمیزارشم از اول سعی کردم باهاش رفیق باشم ولی الان از اون دعوا ازش بدم اومده تازه بعدا بخاطر خانوادش جشن فارغ التحصیلیمم نیومد


والا منکه فقط خوندم عصبی شدم چطور میخای یه عمر باهاشون کنار بیای،حالا اگه راه دور بودن یا شوهرت شغلشو جدا میکرد از پدرش یا حداقل خودش شبیه خونوادش نبود باز یه امیدی بود،خونوادت باید با شوهرت حرف بزنن شرط و‌شروط بذارن برا ادامه زندگیت اگه انجام نداد اونموقع دیگه تصمیم آخرو بگیر

جنگل رو به فنا بود ولی درختها هنوز به تبر رای میدادند چون تبر درختان را قانع کرده بود که او هم یکی از انهاست زیرا دسته او هم از چوب بود..
طلاق بگیر اگه بچه نداری.چجوری با اینا زندگی میکنین. 

نه دعواهای اینارو دیدم  بچه نیاوردم خودمم تازه مشغول شدم به کار وضعیتم خداروشکر خوبه از بابت مالی فقط پدرم میگه درست میشه 

نه دعواهای اینارو دیدم  بچه نیاوردم خودمم تازه مشغول شدم به کار وضعیتم خداروشکر خوبه از بابت ما ...

نه گلم درست نمیشه. تو جوونی و اگر طلاق بگیری بعدا موقعیت های خوبی برای ازدواج برات پیش میاد. هر چند سعی کن از چاه نیفتی تو چاله. مشکلتون اینه مرد بد ندید که اینطوری شوهر میکند .من خونواده پدرم همین مدلین. مادربزرگم مرد عمم جاشو گرفت. 

معلومه میگه نه چون اون تحت فشار نیست چون نه من مالی نه هیچی تحت فشار نمیزارشم از اول سعی کردم باهاش ...

پس از همین طریق تهدیدش کن. بگو اگه خودتو اصلاح نکنی جدا میشم و هیچکس مثل منو پیدا نمیکنی که با این همه بدبختیت کنار بیاد. تمام چیزهایی که میخوای رو لیست کن و یکی یکی بهش بگو. قبول نکرد اول ولش کن برو. بعد دادخواست بده. پله پله. وقتی زبون خوش حالیش نیست مجبوش کن.

در بدترین ما آنقدر خوبی و در بهترین ما آنقدر بدی هست که هیچکس نمی‌تواند از دیگری عیب‌جویی کند.
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز