ب شوهرت گفتی
ممن اصلا بچمو نمیزارم پیششون وقتی جلو روم اینکارومیکنن باهاش پشت سرم چیکارمیکنن. زنگ زدم به شوهرم پسرم خودشم صحبت کرد گفت بیا بریم بستنی برام بخر باباشم کارشو ول کرداومد ولی فشارعصبی بهش اومده بود بالامیاره همش معدش عصبی شده
لعنت لعنتتت
ممن اصلا حساس بارش نیاوردم عزیزم خودش اخلاقش همینه من خودمم بچگیم همین بودم ولی سعی کردم پسرم خیلی راحت بزرگ کنم تاحالام ندیده بودم اینجوری کنه ولی امروز دیدم چقدر حساسه. کینه نیست بهش بستنی ندادن دلش میخاست ولی به روی خودش نیاورد بعد معدش عصبی شد
بزرگترشم اشاره کرد به همه بده غیر پسرمن. کلااین خاهرشوهرم نمیدونم چرابامن مشکل داره همه هم افتاده تودهنشون که این عصبیه نمیدونم دوقطبیه اخه دوقطبی اینکارارو نمیکنه هیچیم بهش نمیگن هرکاردوسداره میکنه هرحرفیم میزنه بقیه حق ندارن بهش بگن تو. ولی اصلا برام مهم نیست کاراش ولی کارامروزش چون سر پسرم بود دلم میخاد سر به تنش نباشه که بچه3ساله رو اینجوری عذاب داد
بردمش دکترعزیزم اونم معاینه کرد چون اصلا تب و اینا نداره فقط بغض میکنه و بالامیاره گفت معدش عصبی شده فعلا هیچی بهش ندین بخوره معدش اروم بشه بعد اروم اروم بهش مایعات بدین. بردیمش بستنی بهش دادیم بکم الان دیگه بغض نداره ارومتر شده ولی معدش هنوز عصبیه گلاب به روت عق میزنه ولی چیزی نیست تومعدش
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
