درمورد یه دختری هست که اسمش ترانه هست و مجبور به یه ازدواج اجباری میشه و شوهرش یه مرد عیاشه که دختر بازه
خلاصه ومیگذره و اینا عاشق هم میشن
و دختره حامله میشه یه روز که به شوهرش زنگ میزنه صدای یه دختری رو میشنوه و فکر میکنه که پسره دوباره رفته سراغ دختر بازی و ول میکنه میره شمال که ردی از خودش نزاره
در صورتی که این طور نبوده و پسر تومور داشته و صدای زن هم صدای خواهرش هست که ازش کمک خواسته که دختر سیاه بخت نشه
خلاصه یه یک سالی میگذره و پسره که عمل کرده و خوب شده
میره بام تهران که خودشو خالی کنه
و میخونه یه دفعه یه اسپانسر که صدای اونو شنیده
اسپانسرش میشه و اون خوننده میشه و دوباره یه چندسال میگذره و پسره خواننده معروفی شده
از اون طرف دختره شمال بچه رو به دنیا اورده و دختره سع سالشه و اسمش اتوساست
یه روز پسره میاد شمال کنسرت اجرا کنه و دخترو هم در کنسرت میبینه ولی دختره فرار میکنه
ولی بعد تو ساحل پیداش میکنه
سلام کسی اسم این رمان رو میدونه ؟
ممنون میشم کمک کنید خیلی رو مخمه😶