یه میوه هایی دهنت باز میموند ،همه مردا معلوم بود پولدارن ،دماغا عمل کرده ،گردنبند طلا گردنشون ،لابد خیلی خوبه درآمدشون ،میوه رو باز میکردن نشون آدم بدن ،نشون که میدادن میداختن زیره پا ،خییییلی میوه افتاده بود زیره پا،من که دلم میسوخت کفره نعمت بود ولی خب همه اونجا مرد بودن نمیتونستم چیزی بگم