نیم ساعت پیش دلم هواچایی هل کرد رفتم دم کنم . کتری روکه گذاشتم فهمید میخام چای دم بدم اونقدرغر زد که این وقت شب چای خوردنت گرفته فرداهم دیرپامیشی مردم فلانن مردم زرنگن زودپامیشن میگم اخه من تنهاو بیکار زودپاشم چیکارکنم میگه کارهای خونه انجام بده خلاصه دوساعت وز وز کردتا اب ریختم فلاکس ی ربع طول کشید دم بکشه چایی ریختم بخورم این هنوز داشت غرمیزد سردترکه شد بلندشد چاییمو خورد و خوابید بدون حرف😐مرتیکه پرو