الهی!نه من آنم که زفیض نگهت چشم بپوشم
نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی!
در اگر باز نگردد نروم باز به جایی...
پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی!
کس به غیر از تو نخواهم چه بخواهی چه نخواهی
باز کن در که جز این خانه مرا نیست پناهی...
الهی!نه من آنم که زفیض نگهت چشم بپوشم
نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی!
در اگر باز نگردد نروم باز به جایی...
پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی!
کس به غیر از تو نخواهم چه بخواهی چه نخواهی
باز کن در که جز این خانه مرا نیست پناهی...
الهی!نه من آنم که زفیض نگهت چشم بپوشم
نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی!
در اگر باز نگردد نروم باز به جایی...
پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی!
کس به غیر از تو نخواهم چه بخواهی چه نخواهی
باز کن در که جز این خانه مرا نیست پناهی...
الهی!نه من آنم که زفیض نگهت چشم بپوشم
نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی!
در اگر باز نگردد نروم باز به جایی...
پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی!
کس به غیر از تو نخواهم چه بخواهی چه نخواهی
باز کن در که جز این خانه مرا نیست پناهی...
الهی!نه من آنم که زفیض نگهت چشم بپوشم
نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی!
در اگر باز نگردد نروم باز به جایی...
پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی!
کس به غیر از تو نخواهم چه بخواهی چه نخواهی
باز کن در که جز این خانه مرا نیست پناهی...
میان ارزوی تو و معجزه خداوند دیواری است به نام اعتماد...پس اگر دوست داری به آرزویت برسی با تمام وجود به او اعتماد کن هیچ کودکی نگران وعده بعدی غذایش نیست زیرا به مهربانی مادرش ایمان دارد.ای کاش ایمانی از جنس کودکانه داشته باشیم...
الهی!نه من آنم که زفیض نگهت چشم بپوشم
نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی!
در اگر باز نگردد نروم باز به جایی...
پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی!
کس به غیر از تو نخواهم چه بخواهی چه نخواهی
باز کن در که جز این خانه مرا نیست پناهی...