2777
2789
عنوان

به وقت 13 شهریورماه 1401

14258 بازدید | 0 پست

وسایلت را برای بار آخر چک میکنی صندوق عقب را میبندی، ریموت را فشار میدهم سوار ماشین میشوی و میروی و من با چشمان گریان از پشت پنجره نظاره میکنم آخرین حضورت را تمام سهم ما از آغاز تا امروز 3 سال و 6 ماه کنار هم بود و من با چه شوقی به این خانه آمدم من آمده بودم تا کنار تو زندگی کنم تا باتو شاهد تمام اتفاقات خوب و بد باشم ولی حالا باید به تنهایی شاهد همه ی اتفاقات این خانه باشم چقدر دلم می‌خواهد فریاد بزنم نرو اما نمیتوانم در دوراهیه قلب و مغز اینبار به مغزم گوش میدهم با تمام ناامیدی ریموت را دوباره فشار میدهم و چشمانم را به روی تمام آینده ای که باتو داشتم. بهراد را در آغوش میکشم تا از بی قراری رفتن تو آرام شود آه چقدر پسرمان شبیه تو است تو نرفته ای و همینجا کنار ما خواهی بود 🥀


خدایا شکرت😍😍😍😍😍😍

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792