برامن اعضای خانواده م نبودن خودمو ازش گرفتم
ولی برا تو به نظرم بی محلی بهترین جوابه
تذکر میدم و اگه گوش‌نکرد که معمولا کسی گوش نمیکنه سعی میکنم کاممملا بی تفاوت باشم نسبت به حرفاش و نذارم ناراحتم کنه اونم وقتی بفهمه دیگه حرفاش باعث واکنش خاصی در طرف مقابلش نمیشه کم‌کم دیگه ادامه نمیده رفتاراشو
دقیقا من دیروز بچمو گداشتن پیش،مادرم یعنی اینقد شوهرمو سراین رفتارش مواخده کردم تا تو گوشش بره واسه خاطر بچه حق نداره به خودش اجازه هررفناری را بده با تمام وجودم فریاد کشیدم
گفتم من یه زن مستقل هستم دستتم تو جوب خودمه مثل مادرت نیستم که پدرت فحش بده و اون فقط صبر کنه و نگاش کنه و تحملش کنه من پرتت میکنم بیرون از ذهنم و روحم و از خونم حالا اگه خودتو اصلاح کردی باهات هستم درگیر این صورت هررررری همینو بافریاد گفتم
منم توهین میکنم😐🙄
ی دختر خاله دارم مجبورم بعضی مجالس ببینمش زبونش مثل نیش مار یعنی حرف خوبم بخاد بزنه ی جوری تخریبت میکنه بعد تعریف میکنه ازت همیشه میگم از خدا نمیترسه این جور ادما رو خداهم دوست نداره
توهین و فحاشی و تهدید آزار روانیه ، کم کم عشق و محبت رو از بین میبره ، باید با کمک مشاور یا صحبت کردن باهاش ، اینو بهش بفهمونید که عشق و محبت از ارامش و امنیت میاد و ترس و استرس درست نقطه مقابل عشقه .
باید مطمئن بشی که این روش روترک میکنه حتما ، چون اثرات خوبی روی فرد مقابل نداره . اصلا نمیشه فرد ازار دهنده رو دوست داشت .
منم شاغلم و ورزشکارم حرفه ای شکر خدا ی دختر قهرمان دسته گل تربیت دارم میگنم بخدا هم کارهای خونه بیرون و بچم همشو انجام میدم با تمام وجودم و خیلی باهاش صحبت کردم خووش از ی خانواده واقعا با کلاس با تربیت بیرون اومده همه تحصیلکرده مودب ولی شوهر من انگار تو اون خانواده بزرگ نشده تموم روحش انگار زخمیه فحش های رکیک میده توهین های بددددد گاهی دلم میخواد بمیرم صبح نزدیکای اومدنم به سرکار میگفتم کاش یهویی برم زیر ماشین دیگه نبینمش ولی دخترم میومد حلوی چشمم نمیتونم بی تفاوت هم باشم چون دعوا درست میکنه همش باید بگم بخندم یا کنارش باشم ولی بدجور دلچرکینم بدجور فک میکنه با معذرت خواهی روح منم اسوده میشه ولی ن درونم ی زن افسرده اس فقط ظاهرمه که همه رو گول میزنه
نمیاد مشاور ....و چون خوش صحبت هم هس همه دوسش دارن میگه میبینی همه دوسم دارن همه منو با جون میخوان فقط تو هستی که اینطوری میگی واقعا سردر گم هستم عادت بدی داره حتی تو شرایط عادی هم باید ی حرف زشت بزنه انگار جزیی از وجودش شده
خیلی بدددده خیلی همسر من خصوصیات خوب هم زیاد داره ولی انگار خداهم فراموشش کرده البته برادرمم همینه اونم به شدددت بددهن ولی همسرم واقعا خانواده خوب و متشخصی داره ما خودمونم حرف زشت نمیزنیم فقط داداش بزرگم بسیار بددهن شده گاهی میگم وقتی هم خانواده خودم هم همسرم حرف بد نمیزدیم اخه اینا چرت اینطور از اب دراومدن چه فعل انفعالاتی براشون پیش اومد من همسرم گاها به خدا هم اهانت میکنه خیلب ناراحتم براش قشنگ با خدا و انسانها جنگ داره همیشه هم تو کاراش گره اس ولی متوجه نمیشه اصلا دبگه ول کردم حتی صحبت نمیکنم که بگم کارت درسته یادن
گاهی هزار رفتار خوب جبران یک رفتار بد نمیشه . مثلا کسی که دست بزن داره ، میزنه طرف رو قطع نخاع میکنه و طرف معلول میشه . حالا بگیم اخلاق های خوب زیاد داشت مثلا براش خرج میکرد یا میبردش سفر ؟ خوب الان این کارها جبران سلامتی از دست رفته طرف میشه ؟ و همینطور اسیب به سلامت روان فرد ، درسته مثل سلامت جسمی برای شما مشهود نیست ، اما مهمتر از سلامت جسمانیه ، گاهی هرگز درمان نمیشه .
هیچ چیزی در دنیا به میزان سلامت روان مهم نیست .
همونطور که خودتون گفتین نمیشه دیگه حتی طرف رو دوست داشت وقتی این رفتارها روانجام میده ، خشم و عصبانیت و بی احترامی ، اول از همه عشق رونابود میکنه .
سلامت باشید 🌹
