اولین باری که رفتید حستون رو بگید.دلتون تنگ شد؟احساس غربت داشتید؟کی دوست پیدا کردید؟خاطره دارید بگید خوشگلا
من حس خوبی داشتم همون شب هم دوست پیدا کردم
من خابگاه دبیرستان بودم
اره دلتنگ میشدم
ولی خابگاه دانشجویی فرق میکنه برا ما گوشی و اینام نمیذاشتن ببریم نمیذاشتن بیرون بریم
ولی تو خابگاه دانشجویی همه چیز ازاد
ما چون چن ترم مجازی بودیم یه شناختی داشتیم از قبل
یه چیز عجیب اینکه با اینکه خیلی وابسته ام به خانوادم اما اصلا فرصت دلتنگ شدن پیدا نکردم😂
خیلی حس غربت بهم دست داد مخصوصا وقتی رفتم تو آشپزخونه و دیدم چقد کثیفه و هم اتاقیامم غیر دوستانه به نظر میرسیدن اما دو سه روز که گذشت دیدم نه دخترای خوبین و همون سالها بهترین روزای زندگیم بود
همون روزی که رفتم واسه ثبت نام دوست پیدا کردم و کل ۴ سال با هم بودیم الانم که یه ساله فارغ شدیم هر روز با هم تصویری یا تلفنی حرف میزنیم و از کل زندگی هم خبر داریم🥰🥲❤ اسمش فریده س من بهش میگم فری
خوابگاه خوبه خوش میگذره دلتنگم همیشه میشی خب طبیعی اما از من می‌شنوی وقتی رفتی خوابگاه با کسی زیاد صمیمی نشو دوست باش هااا باهاشون خوش بگذرون ولی هیچی از کارایی که میخوای انجام بدی، دردو دل و و صمیت بیش از اندازه نداشته باش هم کلاسیای پسرتم با اسم فامیلی صدا کن همیشه بهشون رو نده
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
