بگو مامانت صبح ها بیاد خونه ات بچه ات بدخواب نشه استرسش کم بشه
سختیت تا دوسالگیش هست
شب به شب هم برای بچه ات غذای خوب درست کن مادرت روز بعد بهش بده
هرماه یک مبلغی به مامانت بده یا هدیه بخر براش یا هزینه رفت و امدش رو
پرستار دردسرش زیاد دوربین باید بذاری هی چک کنی ببینی چطور رفتار میکنه با بچت یک موقع نزنتش اینم زبون باز نکرده بگه
متم مثل تو هر روز که میذاشتم مهد تا برم سر کارم تو ماشین گریه میکردم. به خودم اومدم دیدم هم من هم بچه‌م افسرده شدیم. بمون پیشش . هیچی مادر نمیشه. کار میکنی شرایط بهتر برای بچه بسازی. ولی الان روحش نابود میشه. بمون پیشش
بله درسته. من دیر فهمیدم بچه‌م هم آسیب دید.ولی حتما حتما تا ۳ سالگی پیش بچه‌ت بمون. بعدش هم خودش دوست داره بره مهد و براش هم لازمه. بزار مهد برو سر کار. اگر هم بچه دوم میخوای دو سالگی بچه اول اقدام کن. برای هر کدوم ۳ سال صبر کنی سر جمع میشه ۵ یا ۶ سال. بعدش تا اخر عمر وقت داری کار کنی.
مغازه نفروش
اجاره بده اونو
مرخصی بدون حقوق بگیر بذار همسرت بیشتر شیفت بمونه حقوقش زیادتر بشه پرستارا و کارمندان بیمارستان حقوقشون ده تومن به بالاست
بعد رفتی سرکار قوی تر از قبل پست بهتر پیدا میکنی
تو به خاطر بچه ات سرکار میری دیگه شرایط رفاه بیشتر برای اون فراهم بشه ولی روحش نابود شده اول تامین روحیش کن بعد مالی
ببین عزیزم من کاملا شرایط شما رو درک میکنم.
مامان خودم اصلا گردن نگرفت بچه رو نگهداره.گفتم حقوقم میدم قبول نکردن.
مادرشوهرم صبح میومد پیش بچه ام.البته که پسرم آسیب دید و به مادربزرگش میگفت تو نیا خونمون که مامانمم نره سرکار.شیرمم خشک شد و بعدش باردار شدم الانم مرخصی زایمانم میخوام برگردم سرکار میدونم دوتا بچه برا مادرشوهرم سخته بازم با اینحال مامانم به روی خودش نمیاره کمک کنه
چه پیشنهاد خوبی دادی
چون منم کارم جور داره میشه دکتری هم میخوام امسال شرکت کنم بچه ام رفته تو ۱۴ ماه دلم نمیخواد تنهاش بذارم و بچه دومم میخوام پس درسمو بخونم بعدش برای کار اقدام کنم که کلا اسیب نبینن بچه ی دومم بیارم🥺
مامان منم کارمند بود هنوز یادمه چطور پشت سرش گریه میکردم
