من ۷ روز پیش دماغمو عمل کردم، دیروز صبح تو خواب حواسم نبود که عمل کردم، دماغم خارشگرفت، محکم با پشت دست تمیزش کردم به یاد گذشته
وای خیلی دردم اومد
بعد از ۲ ساعت که از جا بلند شدم، یهو شروع کرد به خونریزی. تو عمرم همچین خونریزی وحشتناکی ندیده بودم. از توی حلقم لخته های گنده اندازه فندق یا گردو در میومد
از سوراخ دماغمم که جریان داشت
از ساعت ۱۱ صبح تا ۶ بعد از ظهر تو اورژانس هی تحمل کردم قطع بشه که نشد، دیگه داشتم بیهوش میشدم.
خلاصه بردنم اتاق عمل و با بیهوشی، رگ پاره رو سوزوندن.
خیلی ناراحتم، چون دماغم هنوز بخیه داشت بیچاره، معلوم نیست چقدر بهش فشار اومده. تازه بعد از اینهمه زحمت و مشکل تنفسی، فردا میخاستم آتل داخلی رو در بیارم، که نه تنها در نیاوردم، بلکه توش دوباره تامپون خیلی بزرگ گذاشتن.
😔😔😔😔😔