قبلا داشتم و خب حالم خیلی خوبه الان خداروشکر
خوشبختانه هیچ قرصی برای افسردگی استفاده نکردم و خدارو همیشه یاد کردم و سپردم به زمان... بعد از خوابی دیدم حالم عوض شده بود اونموقع آرزوی مرگ میکردم میگفتم خدایا به عزرائیل فرمان بده ولی چند هفته بعد خواب دیدم یه دختر زیبا مو مشکی لباس مشکی پوست سفید بهم گفت اومدم حکم مرگتو بگم نمیشه تو این سن بمیری ولی بر اثر ایست قلبی یا سکته قلبی میمیری (دقیق نمیدونم چی گفت و قلبم ارثیه ضعیفه) .. اونموقع فهمیدم خوابم ..بهش گفتم چند سالگی گفت ۷۳ .. لبخند زیبایی زد ، دوستم گفت اون دختره تو خوابمم دیدمش اون عزرائیله.. بعد از افسردگیم کلی اتفاقات خوب رخ داد و گفتم خدا حتما خودش بلده چیکار کنه حتی نوزاد بودم مردم و زنده شدم
اونموقع برگام ریخته بود