سلام، من یه پسر 6 ساله دارم و دیروز تو سونوی آنومالی دکتر گفت اینم پسره، با اینکه همش از خدا میخواستم سالم باشه ولی از دیروز خیلی حالم بده و همش میگم من طعم دختر دار شدن رو نمیچشم، حس میکنم از پس دو پسر برنمیام، مادر شوهرمم چهار پسر داره و همیشه خونه اش سوت و کوره و تنهاس، خیلی دلم گرفته
امیدوارم .خدا اونی که از دلت میگذره و آرزوت هست رو برآورده کنه .حاجت دل منم بده و فرزندم به بالاترین سطح و مقطع در زندگی برسه و غرق در خوشبختی و شادی باشه و فردی موفق باشه .الهی آمین
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
اگه منو به فرزند خوندگی قبول میکنی ..میام دخترت میشمااا😁😁 تازه دختر خوب و خانواده دوستیم هستم😊😊
من بلد نیستم وقتی دلم گرفت ، با کسی درد و دل کنم ، بلد نیستم وقتی بی پناه بودم ، به کسی پناه ببرم ، من عادت کرده ام همه جا قوی باشم ، و این بیشتر از همیشه ضعیفم میکند ...! 💐 تنهایی شیک تره ...! 💐 چه درونم تنهاست ..........
بچه عجیب ترین موجود دنیاست...می اید،مادرت میکند،عاشقت میکند،رنجی ابدی را دروجودت میکارد،تا اخرین لحظه عمر عاشق نگهت میدارد وتمام...! بگمانم مادر بودن یک نوع دیوانگی ست، وقتی مادر میشوی رنجی ابدی سراغت می اید، رنجی نشات گرفته از عشق..،مادر که میشوی میخواهی جهان را برای فرزندت ارام کنی،میخواهی بهترین هارا از ان او کنی،وقتی می خزد،چهاردست وپامیرود،راه میرود ومیدود،توفقط تماشایش میکنی وقلبت برایش تند میتپد..❤از دردش نفست میگیرد روحت از بیماری اش زخم میشود،مادر که میشوی دیگر هیچ چیز جهان مثل قبل نخواهد بود،مادر که میشوی کس دیگری میشوی کسی که وجودش پر از عشق وجنون ودیوانگی ست
هه بر عکس من ...من جنسیت بچه هام عین همن و اصلا دلم نمیخواد جنسیت مخالف رو داشته باشم چون واقعا بچه ها ی جنس باشن هم برا خود بچه ها هم برا پدر و مادر بهتره البته فاصله سنی بچه های من ۲سال و نیمه و به نظرم بهتر میتونن همدیگه رو درک کنن