سلام عزیزان.
من سال مادر تنهام. جدا شدم
یه دختر 4ساله دارم
سرکار میرم و وقتای غیر کار با کلاس و هنری ک مشغولش هستم و دخترم سرگرمم.
یکم اعتماد به نفس پایینی دارم، اما اینو کسی ک منو ببینه متوجه نمیشه خودم توی خودم میدونم این قضیه رو. اوی ظاهر خیلی مغرورم، اما درونم اینطوری نیست.
چنذ مدته یه آقایی ک باهاش همکارم و تو شعبه دیگه ای از سرکار ما مشغوله چند بار با نشونه های مختلف چراغ سبز نشون میداد تا یه روز شمارمو گرفت و به بهانه های مختلف زنگ و پیام میداد منم در حد همکاری جواب میدادم. ایصونم متاهل بود. کم کم صحبتامون صمیمی تر شد اما هنوز ن بهش میگفتم شما و خیلی محترمانه صحبت میکردم. چند بار میخواست جاده خاکی بره و 1حبت اط چیزای دیوه کنه اما بازم من خیلی جدی و مخترمانه باهاش برخوز میکردم چون کیدونست تحت تاثیرراحساساته و بخاطر مرد بودنش نا خوداگاه یسری حرفا میزنه. چون نمیخواستم چیزی رو جلوش لو بدم یا رفتاری نشون بدم ک پشیمون شم. بعد هی هرروز میگفت تکلیف این رابطه ر مشخص کنیم و صمیمی تر بشیم و من چیزف نمیگفتم
گفتم همین طور ک همکارانه با هم در ارتباطیم اوکیه و نهایتا صحبت کنیم و... چون شهرمون کوچیکه و اصلا نمیتونستیم همو بیرون از کار ببینیم و.. اینو هم ایشون میدونست هم من....
بعد از چند روز یهو گفت ازین ببعد فقط هفته ای یه بار تماس تلفنی بگیریم و رابطه در همین حد باشه. و منم تعجب کردم و چون فرصت صحبت نداد اصلا نشد حرف بزنیم. ولی ن بهش عادت کرده بودم به پیام دادن و زنگ زدم. بعد یکی دو هفته گذشت و من پیام میدادم اما اون خیلی سرد برخورد میکرد. همیشه هم ادعا میکنه من خیلی احساساتی ام و... دیوه واقعا فلج شده بودم ازین حالت.... یهو دیدم منو یلاک کرده از هه جا جز تماس
یه روز زنگ زدم و گفتم از بلاک کردنتون خیلی ناراحتم و چ کاریه و شما اصلا به من نگفتی نظرم راجع به رابطه چیع و خودت بریدی و دوختی و من ناراحتم و..... بعد کلن ادمیه ک حرف نمیزنه و توضیح نمیده. اما تهش برگشت گفت من ترسیدم و ترجیح دادم دیگه نباشیم. منم گفتم باشه و گفت احساساتتو تغییر بده و دیگه به این رابطه فک نکن و منم گفتم اونو خودم با خودم حل میکنم. و تموم صد و دیوهبه خودم قول دادم هیچ اثری ازم نباشه.... امل واقعا سختمه گاهی گریه ام میگیره گاهی احساس ضعف میکنم و شیرینی های رابطه باهاش و حرفاش بهم یاد آور ی میشه و اعصابم خرد میشه... حتی تو نوت گوشی روز به روز ک پیامی نمیدم و سمت گوشی نرم که چک کنم پروفایلشو واسه خودم حساب میکنم ولی واقعا دارم دیوونه میشم... چند روز پیش دوباره آنبلاکم کرده و واقعا نمیفهم چی تو سرش میگذره