تو آدرسا من خیلی خنگم، یه دفه میخاستم تند تند از در محوطه دانشگاه برم که از سرویس جا نمونم، بعد همیشه یه مسیر مشخص رو که خیلی هم دور تر بود میرفتم چون راه های دیگه گم میشدم، این دفه عجله داشتم دوستم شروع کرد آدرس دادن، گف از اون طرف میری بعد کتابخونه در ورودی رو میبینی، با استرس بهش گفتم در ورودی چرااااا؟😱 من میخام خارج شم😂😂😂😂
خدا شاهده ۶سال میگذره هنوز مسخرم میکنه کثافط😂😂😂