سلام میخام براتون ی چی تعریف کنم نمیدونم چرا اینجوری شدم من چن شب پیش خودم اومدم تو اتاق خوابمون خوابیدم شوهرم داش فیلم میدید و رفته بود دسشویی من تو حالت خواب و بیداری گوشیم زنگ خورد ی خانمی بود منو با اسم اصلی خودم صدا میکرد من چون ۲ اسمه هستم و اسم اولمو دوس نداشتم تغییرش دادم ولی اون داش منو با اسم خودم چن بار صدا کرد من تو حالت خواب اومدم همونجوری ک روی تخت بودم شوهرمو صدا زدم ولی ی خانمی ک شکل یکی ار آشناها بود اومد تو اتاق یهو روی تخت ب صورت دارو دستو پاهامو محکم گرف و موهامو میکشید از پشت و گردنم ب شدت درد گرفته بود چون خیلی بد داش موهامو از پشت میکشید من هرچی میخاستم جیغ بزنم نمیتونستم یهو با حالت وحشت از خاب پریدم شروع گردم گریه کردن دیگ شوهرم اومد آب آورد حرف زد آروم شدم خوابیدم ۲ شب بعدش برای نماز صب بیدار شدم تو سرویس بهداشتی بودم یکی ۳ بار ب اسم صدام کرد اومدم دیدم شوهرم خابه محل نذاشتم نمازمو خوندم خوابیدم فردا از شوهرم پرسیدم تو صدام میکردی گف ن من ی خاب عمیقی بودم اصلا نفهمیدم تو پاشدی از جات اصلا آدمی نیستم ک بگم توهم زدم یا خیالاتی شدم یا فیلمی دیدم اصلا من چون تنهام همیشه تو خونه اصلا فیلم ترسناک نمیبینم ولی خیلی بعد این جریانات میترسم اصلا نمیدونم چیکار کنم سوره جن رو گذاشتم چن بار
نه حس میکنم.. ولی جدیدا در حد سایه سیاه شده... هروقت میرم پیش دعا نویس... میخان قدرتمو بگیرن.. ولی چون من نمیدم.. با هم درگیر میشیم.. چون من قدرت تله پاتی و تله کینزی دارم و هرچی مربوط به ذهنه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
و اینم بگم تو هر خونه جن هس... ولی بعضی هاشون کاری ندارن به کسی... بعضی ها هم اذیت میکنن.. من خدم ی جن تو اتاقم بود اذیتم میکرد.. ولی سعی میکرد کاری بش نداشته باشم ولی دیدم بخیال نمیشه دیگ.............