میگن همه جور هستن خود شون رو به شکل های ناجور در میارن مثلا یکی تعریف میکرد پاهاش مثل اسب بود دستاش کج بود و نگشت های زیادی داشت سرش هم جوری ترسناک بود
من که دیدم یه سایه سیاه بود کنار پسرم وایستاده بود آخه پسرم چند ماه مریض شد هی تشنج میکرد وقتی که دیدمش سریع اومد سمتم و اینگار بدنم یه جوری شد قلبم هم یه جوری شد