قبل اینکه برم محضر و قبلترش موقع خواستگاری ب بابام گفتم بذارین هر مشکلی حتی ریزش موهامو بهش بگم نذاشتن و گفتن اینکه هیچ ب خواستگارای بعدیتم حق نداری بگی بعد یکسال هر موقع بحث میشد بهم سرکوفت میزد و مسخرم میکرد الان بعد 3 سال عقد و 2 سال زندگی مشترک ک بچم یکسالشه چند روز پیش باز بحثمون شد گفتم برو بیرون از خونم از اون موقع تا الان خونوادم و اون کلی با هم درگیر بودن یکماه شده و منو دیروز در جریان گذاشت ک اومدن گیر دادن دو دونگ خونه رو امضا کن. مگه چند بار امضا کنم تو کاغذ مهریه ک خونه نوشتین امضا کردن یبارم ک کتکت زدم بابات کاغذ آورد امضا کن ک اگه یبار دیگه بزنی سکه ها و دونگ خونتو ازت میگیرم حالا ب حرفم رسیدن اون کاغذ معتبر نیس و فقط باید بیاد دفترخانه. گفت امضا نمیکنم حتی حاضرم برم زندان من از حرفش بدم اومد ک چرا وقتی قبلا قبول کرد حالا حاضر نیس حتی بره امضا کنه شاید میخواد بچه از شیر گرفته شه بعد با خیال راحت اذیتم کنه جوری ک حاضر شم خودم برم. الان بنظرتون حکم توقیف اموال بگیرم؟ میترسم الانکه داره ب ظاهر آدم خوبی میشه و تحویلم میگیره خونه رو ب فروش بذاره سندی هم نداره و دیگر هیچ...
ببخشید اشتباه تایپی بود اون گفت برو بیرون
مشکلت چی بود مگه گل
انشاالله که مشکلتون حل بشه و هر چی خیره بداتون پیش بیاد
ولی طلاق بطور کلی و خاصا با وجود بچه خیلی سخت و مسئولیت آور هستش
اگر مورد خیانت و این قبیل موارد از زندگیتون به دور هستش سعی کنید با پادرمیونی بزرگترهای فهیم هر دو خانواده مشکل رو مرتفع کنید و به هم یه فرصت دیگه بدید و زندگیتون رو به دور از حواشیح مخاطره انگیز مجددا بسازید.
توجه داشته باشید ک واقعا هیچکس به غیر از خودتون و شوهرتون نمیتونید ک حل مشکل بین هم کمک کنید
این طفل معصوم چ گناهی داره که آیندش باید دستخوش خدای نکرده این جدایی و طلاق و دنیایی از آه و افسوس و نبود و محروم بودن از آغوش گرم و صمیمی پدر و مادر باشه.....
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
