2777
2789
عنوان

رمان

188 بازدید | 10 پست

بچه ها یه رمان خوندم چندسال پیش مهشر بود اسمش نمیدونید؟؟

دختره فکر کنم آرام بود اسمش بخاطر باباش با به پسره که پولداره و دوتاهم رفیق پایه و باحال داره همخونه میشه دختره کیک میپزه و اینچیزا خونه پسره دوبلکس قفل امنیتی داره یه شب هم دوستای پسره ماسک ترسناک میزنن میخوان پسره رو بترسونن اشتباهی دختره میترسه 

یه بارم سوسک میزارن تو اتاق دختره دختره از سوسک نمیترسه بعدش مارمولک میزارن

عا منم لایک کنید 

 یه جمله عاشقانه لُری هست که میگه: "هَرکی نارَه چی تُونی ذوقِش وِ چینَع؟"معنیش اینه که: هرکی که یه نفر مثل تو نداره دقیقا دلش به چی خوشه؟چقدر درست و قشنگ میگه ..

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

اگه میدونید بگید دیگه رفته تو مخم


سلام 

فکر کنم منظورت برج زهرمار و دختر شیطون بلا باشه

جلد ۲ هم داشت

در خموشی‌های من فریادهاست                                              آنکه دریابد چه می‌گویم کجاست؟...                        
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792