سلام من یه دختر 22سالم تقریبا نزدیک سه ساله که بایکی از همدانشگاهیام اشنا شدم تو دانشگاه خیلی همو میخوایم ولی ایرادی که ایشون ازنظر من دارن اینه که مثلا وقتی من ناراحت میشم قهر میکنم ایشون تماس نمیگیرن تا من پیام ندم بهش چرا تماس نگرفتی واین منو بشدت اذیت میکنه منم میخوام ازاین به بعد واسم مهم نباشه که بگم چرا فلان کارکردی چرا نکردی وقتی میگم میگه چرا بقیه خوبیا و کارایی که برات کردمو نمیبینی فقط همینو میگی صب دیر بیدار میشه میگم زود بیدار شو چن وقت دیگه باید بری سرکار قبلا نزدیک 100بار تماس میگرفتم الان کلا 5بار که بنظرم اونم زیاده واقن میخوام تورابطه مغرور بشم کم غربزنک چون خودمم که اذیت میشم عصبی میشم چیکار کنم اون بیفته دنبالم نه من دنبال اون توروخدا راهنماییم کنید مرسی ممنون
الان شما دوستین؟؟
محرم نکردین؟؟
اینم بگم الان میگم دیگه مهم نیست دیگه نمیگم دوروز نگذشته باز همون اش و همون کاسه میشینم گریه میکنم همش نگید دوست نداره چون عشقش بهم ثابت شده فقط این مسئله نازکشیدن خیلی منو اذیت میکنه دارم ازبغض خفه میشم مامان من و داداشم درجریان رابطه هستن و خانواده ایشونم درجریانن کلا منتظریم بره سرکار تا عقد کنیم من دیگه حالم داره از غرزدنای خودم و اینکارای ایشون بهم میخوره بهم بگید چجوری غرنزنم و ادمش کنم لطافت دخترانه و سیاست داشته باشم تا همش دنبالم باشه و التماسم کنه و پیگیرم باشه
کار خوبی میکنی.
من نمیدونم در چه حد صحبت کردی ولی میخوای بهش بگو که وقتی اصلا پیگیری نمیکنه حس میکنی برات ارزش زیادی قائل نیست.
اگه جواب نداد توام همین مدلی سرد باش
پس از من میشنوی بهش دل نسپر
اینها فقط برایه سرگرمی میخوان
آخرش روحیه ات بهم میریزه
ببین بنظر من زیاد قهر کردی و فهمیده اگه ناز بکشه بیشتر کشش میدی :( واسه همین چیزی نمیگه خودت آروم شی برگردی
ابجی الان سه روزه خودمو با کارای خونه مشغول میکنم من یکم زیادی زود رنجم حرف زود بهم برمیخوره کلا قهر که ناراحت میشم غرمیزنم شرایطمم جوریخ نمیتونم برم بیرون یا مثلا برم سرکار چون خانوادم اجازه نمیدن فقط باید تو خونه باشم مامانمم شاغله صب تا شب تو خونه تنهام همش
عزیزم بعضی از آدما مغرورن خیلی بهش فشار نیار که بهت ابرازعلاقه کنه چون بدترمیشه
اگه واقعادوسش داری بدون اینکه منتظرجوابش بمونی بهش ابراز علاقه کن احتمالابعدعقد فضای بینتون صمیمی ترمیشه
گریه زیادتوروضعیف میکنه وبرای اون هم عادی میشه قهربیش ازحدهم همینطور
تعدادتماسهاتم کم کنی بهتره
غرهم نزن آفرین:)
عزیزم منم مثل تو زود ناراحت میشم
و وقتی هم ناراحتم هزارتا کارم داشته باشم انجام نمیدم
می‌دونم چی میگی
اگه واقعا بهت ثابت شده دوست داره بهش سخت نگیر
بشین باهاش صحبت کن اول از خوبیاش بگو
بعد بگو فقط وقتایی که من ناراحتم و اصلا نمیای باهم حرف بزنیم و تلاشی نمیکنی حس میکنم ارزش کمی قائلی برام . بعدشم دوباره از خوبیاش بگو و خلاصه کاری کن بدونه این حس رو پیدا میکنی
خودتم سعی کن کمتر قهر کنی همین
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
