هیچ کاری برای من و خواهرم نمیکنه. فقط سنگ داداشمو به سینه میزنه. همیشه از ما طلبکاره
به یاد ندارم هیچوقت محبتی به من و خواهرم کرده باشه.هیچوقت یادم نمیاد یه بار مثل بقیه مامانها اومده باشه مدرسه از وضعیت درسیم مطلع بشه.4سال خوابگاه بودم یه بار نیومد ببینه اتاق من چجوریه هم اتاقیام چجور آدمهایی هستن، تمام وسیله های جهیزیه مو تنهایی رفتم شوش خریدم بجز بزرگهاش که با بابام میرفتیم خرید،شب خواستگاری و بله برون هیچ کاری برام نکرد همه وسایل پذیرایی و میوه اینا رو خودم تنهایی آماده کردم، کل خونه رو تنهایی تمیز کردم و ....
بعضیا از مادری فقط زاییدن رو بلد بودن