سلام
اول دو تا خاطره بامزه تعریف کنم بعد هم نوبت
شماست.
یادش بخیر.یه استادی داشتیم اولین بار بود که دانشگاه تدریس می کرد.قبلش تو دبیرستان به عنوان دبیر فعالیت داشت.یک دفعه وسط درس پرسید کی زنگ می خوره؟
یکی از اساتید تعریف می کرد که یه دانشجویی برای نمره گرفتن خواهش و التماس میکنه چون دانشگاه تصمیم داشته اخراجش کنه و ترم آخرش بوده که استاد هم قبول میکنه.یک روز این دانشجو که اهل روستا بوده به همراه یکی از خویشاوندان خدمت استاد می رسند و به نشانه ی تشکر یک بز هدیه می آورند.استاد ما که ساکن آپارتمان بود یک روز تمام از این بز نگهداری میکنه ولی به علت ایجاد مزاحمت و بع بع کردن نزد صاحب اصلی اش برمی گرده.