با اجازه ی دوستان فرازی از نامه ی امام صادق(ع)رو اینجا میگذارم،تا به قول بانو آرتمیس عزیز به یادگار بماند:
”اَما بعد،فاسئلوا ربکم العافیه.
اما بعد ،از پروردگار خود عافیت درخواست کنید.
(در مورد عافیت، در پستی که بالا ریپلای کردم ،نوشتم.)
وعليكم بالدّعة و الوقار و السكينة.و عليكم بالحياء و التنزه عما تنزه
عنه الصالحين قبلكم.
بر شما باد بر آرامش و وقار و سکون وبر شما باد بر شرم و حیا و آنچه مردمان شایسته پیش از شما دوری کرده اند شما هم دوری کنید.”
به نظرم رو تک تک این کلمات میشه ساعتها فکر ،و مطالب مرتبط با اون رو جستجو کرد .اصلا میشه برای هر کلمه از اون یه پایان نامه ارائه داد.
نظر شخصی من این هست :این آرامش و وقار واقعی (نه ساختگی و مصنوعی که مشمئز کننده میشه)فقط وفقط از راه همون خویشتن دوستی و احترام به خودمون حاصل میشه و راه غیر اون نداره،
وبعد اون تذکر به داشتن حیا و....
خب تا اینجای کار و مراعات این مسائل بیشتر از نیم مشکلات ما حل شده.
در ادامه خیلی جالب هست، امام عزیزمون ما رو بارهاوبارها به ستیزه نکردن با اهل باطل دعوت میکنند، وقتی چاره ای جز معاشرت با اونها رو نداریم.
بعد اون در حد نیم خط میفرمایند:”با مردم مدارا کنید و آنها را بر گردن خود سوار مکنید.”
انگار نفس ستیزه گر در انسان قویتر هست وبه این وسیله امام میخواهند انسان رو به تعادل در رفتار هدایت کنند.(بارها تذکر به مدارا و نیم خط تذکر به دفاع از حریم شخصی)
دوستان، سیاست دستکش مخملین ،دست آهنین یادتونه،من دقیقا یاد اون بحث افتادم.
در ادامه به خیلی از موارد اشاره میفرمایند ازجمله به مراقبت از زبان و سکوت،به تضرع در پیشگاه پروردگار و خواستن و چنگ زدن به ریسمان محکم درگاهش،به اینکه سختی و آزمایش برای همه هست حتی انبیا،به صبر همراه با رضایت و خشنودی نسبت به مشیت خدا،به مواظبت برنماز،به پرهیز از کبر و....
واقعا میشه بحثهای بانو آرتمیس رو به تک تک اینها منطبق کرد.