2777
2789
عنوان

عقل و بی عقلی

| مشاهده متن کامل بحث + 143829 بازدید | 940 پست

کنترل زبان و کم گفتن و گزیده گفتن،در مکانی امن از اطرافیان قرار گرفتن که دستشون برای آسیب  زدن به صورتمون نرسه،خودمانی و ندار نشدن با اونها،ودر سایه این آرامش و عافیت دنبال اهداف عالی زندگی رفتن،فرصت تفکر و رشد پیدا کردن. 

بانو آرتمیس عزیز

شنیدن این حدیث برای من بسیار عجیب بود.

در پاسخ به سوالتون باید بگم که یشتر رنجی که من الان می‌برم، از جامعه، فرهنگ و قوانین کشورم هست. وضعیت موتورسواران و بی‌قانونی در رانندگی، دزدی ها و از بین رفتن امنیت در خیابان و حتی داخل آپارتمان، پارتی بازی ها و زیرپا گذاشتن قوانین برای باندهای داخل دانشگاه و ادارات، روز به روز پولدار شدن دلالان و فقیر شدن همه ما با تورم افسار گسیخته و عدم اطمینان شدید به آینده..

تصمیمی که در برخورد با این آزارها الان در ذهنم هست، مهاجرت از ایران هست که البته هنوز در حال مشورت و تفکر هستیم. به دلیل اینکه خود و همسرم تحصیلات دکتری در دانشگاه تهران داشتیم، می‌تونیم برای پست داک و بعد کار به آمریکا یا کشورهای خوب اروپا بریم. همه دوستان و همکارانی هم که قبلاً رفتند راضی هستند و میگن به سختی‌هاش می‌ارزیده.

 اما نمی‌دونم این فقط یک راه فراره یا راه حل؟ یا اگر الان انجامش ندیم، همیشه حسرتش رو خواهیم داشت؟ 

ممنون میشم شما و دوستان خردمند نظرات تون رو بفرمایید 

گفت آسان گیر برخود کارها کز روی طبع ‌/ سخت میگیرد جهان بر مردمان سخت کوش

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

بانو آرتمیس سلام

مفتخرم ک با شما و مطالب گوهربارشما آشناشدم،از خدا برای شما طول عمر با عزت آرزومندم،از ته قلب آرامش وخوشبختی میخام براتون بانوی عزیز....

شاید باورش سخت باشه اما مطالب پی دی اف شده شمارو دانلود کردم و روزی نیست ک مرور نشن،خوشحالم ک هستین و بازهم برای ما مینویسید بانو...بهتون مدیونم بانو،خاهش میکنم گاهی اگه براتون مقدور شد تاپیک بزنین و مارو دعاگوی خودتون کنین چون راه دسترسی دیگری ب شما نیست...دوستتون دارم بانوی بزرگ و عزیز....🌷

باران که شدی؛مپرس این خانه کیست...🌱
پس نتیجه می گیریم اگر کسی داره شمارو اذیت میکنه: 1. یعنی شما آدم خوبی هستید. 2. اذیت شدن حتمی هست، ...

سلام بانوی عزیز و مهربان 

من از رنج هام بخام بگم یه کوهه

بچگیهام رنجم از وضعیت مالی بدمون بود وبی محلی وتحقیر اطرافیان همسایه ها فامیل چون فقیر بودیم والبته بی زبون هیچی حسابمون نمیکردن وهمیشه تو هرمجلسی احترامی نداشتیم باعث شده بود ک بی زبونتر و خجالتی تر بشیم و عزت نفسمون خیلییی پایینتر بشه هشت تا خواهر برادر بودیم وفامیل درست حسابی هم نداشتیم کلا تنها بودیم رنج تنهایی باعث شد ک سرمون بره تودرس و کتاب وتو درس موفق بشیم و علیرغم وضع مالی بد شغلهای خوب ومدرکهای خوبی بگیریم این اثار رنج کودکیمون بود

واما توبزرگسالی و الان هنوز اون خاطرات کودکی اثارش هست وباعث بی زبونی هممون شده ک همین باعث درد و رنج زیادی شده سادگیمون بی زبونی و ارومی ک همه ازمون سو استفاده کنن همکارا اذیت کنن ازمون حساب نبرن و مدام زیر اب بزنن خلاصه رنج تنهای درکودکی باعث رنج بزرگسالی هم شد هیچ پیش زمینه از ارتباطات پیچیده اجتماعی نداشتیم اصلا نمیدونستیم ادمای سمی وجود دارن نمیفهمیدیم  سیاستاشونو خلاصه که رنج زنجیره اییس کهاز هر حلقش عبور کنی حلقه بعدی منتظرته

بانو جان فقط به مدد نوشته های شما بعد از این همه سال تازه دارم رابطه اجتماعی سالمو یادمیگیرم

سلام بانو آرتميس عزيز

چند روزي ميشع ك با تاپيك هاتون آشنا شدم و تازه اول راهم.الان فهميدم ك اينهمه سال هيچي از رواابط نميدونستم و فقط طوطي وار با تقليد كار بزرگترا زندگي ميكردم

الان حس ميكنم توي خلا افتادم ك نميدونم كدوم كار درسته و كدوم كار غلط.

بيشترين مشكل من رابطه با خانواده همسرمه ك واقعا پيچيده شده. و اين چندسال زندگي رو از من گرفتند با اذيت و ازارها و خودخواهي هاشون.

همسرم هم اين رو قبول دارن ك مشكل از اونهاست(فعلا قبول دارن نميدونم در اينده چي پيش مياد با سياست هايي ك به كار ميگيرن).مثلا يكي از  اذيت هاشون بي احترامي به منه مثلا توي جمعي باشيم مادرشوهرم به همه تعارف ميكنه بجز من

بعد موقعي ك ميخواد بره اشپزخونه ميگه واي يادم رفت بهت تعارف كنم(اين رفتار بارها تكرار شده)،و هروقت كاري داشته بسن عروس هاش فقط من بودم ك كمكش كردم،بنظر خودم مشكل كوچيك كردن خودم بوده و اينكه كارهام به عنوان وظيفه شده نه محبت.و زياد باهاشون صميمي شدم

راهكاري ك ميخوام پيش بگيرم وقتي ميرم اونجا زياد صحبت نكنم،گرم نگيرم،هروقت چيزي گفتن جواب بدم(قبلا توي خودم ميريختم و جوابي نميدادم و توي خونه با همسرم بخاطر اون حرفشون دعوا ميكردم).

بنظر شما بي احترامي هايي ك ميشه رو به همسرم گوشزد كنم؟رفتارهاشون رو به روي همسرم بيارم؟يا بدشون رو نگم؟

پس نتیجه می گیریم اگر کسی داره شمارو اذیت میکنه: 1. یعنی شما آدم خوبی هستید. 2. اذیت شدن حتمی هست، ...

سلام چقدر بااین حدیث اروم شدم وازدیروز دارم دنبال کتاب تحف العقول و غرر الحکم میگردم که بتونم حداقل روزی یک حدیثش رو بخونم واستفاده کنم.

بانوارتمیس جان من این روزها رنجی که دارم میکشم نبود پسرم هست که پدرش نمیزاره ببینم بچه رو متاسفانه 8ماهه کارای طلاق ومهریه مو انجام میدم وایشون چون حقمو میخام لج کرده ونمیزاره بچه رو ببینم . درسته که خیلی اذیت میشم ونگرانیهام برای بچه و عذاب وجدان خیلی اذیتم میکنه ولی من زمانی بود که قهر میکردم وتا یک هفته که بچمو نمیدیدم افسرده میشدم ازلحاط روحی وجسمی داغون وبا حقارت  برمیگشتم اما الان بااین رنجی که بهم داد دیدم تو این دنیا فقط خودم هستم که همیشه کنار خودمم وحتی عزیزترین کسم فرزندم هم ممکنه به هردلیلی تنهام بزاره ویه روزی دوری از پسرم بزرگترین کابوس بود برام اما دیدم ادمیزاد به وقتش ازهمه چی قدرتش بیشتره والان میدونم که دیگه هراتفاقی که بیفته من میتونم صبر کنم ودرست کنم شرایط رو وبااین اتفاق دیدم دقیقا خدا زمانی انقدر کمکم کرد که قوی باشم وحتی بتونم دوری بچمو تحمل کنم که ازهر لحاط برای طلاق و عواقبش اماده بودم واسیب کمتری دیدم وواقعا به زمانبندی خدا اعتماد کردم.

توفکرش نیستی و پیداش میشه ولی وقتی که باید باشه میره 😕
سلام به بانو آرتمیش و بقیه ی دوستان خیلی خوشحالم که بازم تاپیک زدین فقط یه سوال ادمین پیج روانشناس ...

سلام 

ادمین پیج روانشناس رابطه یک شیاده .

مطالب بقیه را  کپی کرده ...

خودش را دکتر جا زده 

هیچ وقت تصویر و یا مدرکی رو نکرده 

هر فالوری که کلمه ارتمیس و یا گرانبها را بیاره در کامنت ها فیل تر کرده که نشون نده .

من و بقیه دوستانم  را هم بلاک کرد .

متاسفانه حتی مفهوم مهرطلبی را هم درست نمیدونه و در برخی کامنت ها راهنمایی اشتباه کرده ...

بدون اجازه دیگران مطلب ها  را در پیجش گذاشته .


دانی از زندگی چه میخواهم ....من تو باشم، تو، پای تا سر تو...زندگی گر هزار باره بود...بار دیگر تو، بار دیگر تو...

سلام بانو جان 

تشکر ویژه از تاپیک پرمحتوا و عالیتون.عزیزم من فرد تحصیل کرده ام و کارمندم هستم ودوتا دختر دارم از زندگیم و همسرم هم فوق العاده راضی هستم.تنها مشکلی که من رو آزار میده پیشنهاد پسر دار شدن از طرف اطرافیانم هستش.و توضیح من و توجیهات من راجب این موضوع که خواست خدا بوده جنسیت بچه و من قصد ندارم بیشتر از دوتا بچه داشته باشم هیچکس رو قانع نمیکنه.الان در مقابلشون سکوت میکنم ولی وقتی از اون محیط دور میشم اعصابم به هم میریزه.میشه لطفا یه راهکار در این مورد ارائه بدین

ممنون

خدایا شکرت از صمیم قلب به خاطر همه چی هم داشته هام، هم نداشته هام  

سلام بانو آرتمیس عزیزم و دختر گرانبها جانم

حرف خیلی دارم ولی الان فقط میخوام ادای دین کنم و دنیا دنیا ازتون تشکر کنم ...

من آدم خیلی احساساتی هستم با هر کدوم از تاپیک و پست تون به خاطر این همه بی خبری و تسلیم شدن وساده بودنم اینم تو این سن از دست خودم عصبانی و ناراحت شدم...

خلاصه مدتی بود که با خوندن مطالب شما حال دلم عجیب بود انگار از تاریکی به روشنایی اومدم ولی یه چیزهایی دیدم و فهمیدم که خیلی تلخ و سنگین بودن ...

حرفهای شما مثل قصه های پندآموز مادربزرگ مثل نصیحت های دلسوزانه مادر مثل صحبت های پر مهر خواهر و حتی صدای دلنشین کودک درونم هست ...

شما فرشته های زندگی من هستید 

مانا باشید💓💓

دبیرستانی بودم خیلی ساده وبی زبون یکی از همکلاسیهام هرروز بهم میگفت وای توچرا النگو نداری خودش خیلی ...

عزیزم میدونم اونموقع چه حس بدی بهتون دست داده اما من نظرم اینه آدم تو دبیرستان شاید بچه نباشه ولی هنوز مهارت های لازم برای ارتباط با آدما رو نداره و دنبالشم شاید نباشه ، شاید خیلی چیزا رو ندونه که گفتنش برا خودش و شخصیتش خوب نیست ! من که خودم اونموقع اصلا تو فازای دیگه بودم   برا همین میگم بیخیال، النگو نداشتن چیز بدی نبوده حرفیم که زده اونقدر ارزش نداشته (البته میدونم کنایه بوده که مثلا ما داریم و ... ) که خودتو به خاطرش ناراحت کنی یا دنبال تلافی باشی بخوایم برای اینجور حرفا وقت بزاریم کلی انرژی ازمون میره چون خیلیا از روی بد بودن نه بیشتر از روی نادونی حرف میزنن روزانه با خیلی از این آدما شاید سرو کله بزنیم ! البته نظر شخصیه منه من جای شما نیستم بدونم دقیقا چه حسی داشتی به هر حال گفتم بگم شاید کمکی کرده باشم   

سلام بانو جان خیلی خوشحال شدم که دوباره برگشتید من تاپیکای قبلیتون رو هر از گاهی میخونم و چقدر ناراحت بودم که نیستید اما خوشحالم دوباره تاپیک زدید و منم میتونم نظر بدم       


در ضمن تاپیکاتون عالیه ولی این تاپیک به نظرم خیلی خیلی نیاز بود خداروشکر من اتفاقا چن روز پیش داشتم به این فکر میکردم که چرا تو مهمونی هامون یه سری چیزا رعایت نمیشه مثلا همین دیروز جایی بودیم شروع کردن راجع به چهره دیگران نظر دادن بقیه رو نمیدونم اما من شدیدا رو این موضوع حساس شدم به دلایلی چون حرفای خوبی نمیشنوم و همیشه به این فک میکنم اگر راجع به بقیه نظر میدن حتما راجع به من هم نظر خواهد داد و یه جور حس بی اعتمادی هم بهم دست میده اما از طرف دیگه نمیشه با قطع رابطه کرد به هر حال هر کی یه عیبی داره لابد منم دارم 

خلاصه که خیلی خیلی تشکر میکنم ازتون بابت این تاپیک امیدوارم در مورد صحبت از  زیبایی تو دور همی ها  هم بحث بشه به نظرم خیلی مسئله مهمی هست که شدیدا تاثیرشو روی دخترای جوون میزاره که نتیجه شو می بینیم و... 

در این مورد خیلی حرفها برای گفتن داشتم اما فک میکنم اول شما نظرتو بگی بعد   

بانو ارتمیس عزیز مجددا ازاینکه منت گذاشتیدودوباره اینجا دست به قلم شدیدسپاسگزارم چندوقت پیش پادکستی گوش میکردم میگفت هرادمی برای رسالتی به این دنیا اومده قطعا یکی ازرسالتای شما حضور دراینجاست واموزشا ورهنمودایی که به  مامیدیدانشاالله همیشه سلامت باشید

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792