2777
2789

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

کلا غذهاش همینطوریه تازه کلی هم کیف میکنه

اهان پس سعی کن خودت درس کنی یا غیرمستقیم بهش بگو

یا اخر غذا وایسا جا بیفته بعد خاموش کن

بعضی وقتا مامانا اگر با همسرشون دچار مشکل عاطفی بشن رو اشپزی شون تاثیر میذاره شاید بنده خدا درگیری ذهنی داره 

بِنگَر و بِشنو ،بِگذَرو بِه شو 

اوووووف... بوش پیچید!

دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...
ان شالله برای همسر و فرزندان آینده ات حسابی آشپزی کنی . 

ای جانم... شما چه مهربونی...

چهل سالم شده... دیگه واقعا بعیده بتونم صاحب همسر و خانواده و بخصوص فرزند بشم... سرنوشت من هم این بوده... نمیشه باهاش جنگید...

دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...

عزیزم دست‌پخت مادر آدم هرچی باشه خوشمزه است چون با عشق می پزه ،من یک ماهی میشه مامانم ندیدم دلم لک زده برای غذا هاش روز شماری می کنم تا زودتر برگرده،

مامان ها که سنشون بالاتر میره حساس‌تر میشن روی سالم غذا درست کردن ،کم نمک و کم روغن ،ولی اونم چون دستپخت مامانه خوردن داره

ای جانم... شما چه مهربونی... چهل سالم شده... دیگه واقعا بعیده بتونم صاحب همسر و خانواده و بخصوص فرز ...

فدات بشم گلم .. لطف دارین . 

چرا بعید باشه گلم ؟ سن فقط یه عدده . انسان زنده باید زندگی کنه . بعید بودن هر چیزی فقط و فقط تو ذهن و افکار ماست . کافیه فقط بخوای . عمه من تو سن 51سالگی با یه آدم خیلی خیلی پولدار ک همسنش هم هست ازدواج کرده . شوهر اولش فوت کرد و شوهر دومش هم زنش مرده بود. عمه من وقتی تو 50 سالگی شوهر اولشو از دست داد خیلی افسرده شده بود نه پشتوانه مالی داشت نه امیدی ب تشکیل زندگی تازه و از همه بدتر خودشو سربار برادرش (پدرم ) میدید. مشکل نازایی داشت و همه اینو میدونستن چون سالها باشوهر اولش بود و بچه دار نشد شوهر خدا بیامرزش هیچی نداشت واسه همین با نازایی عمه ام کنار اومده بود . اون موقع ک اومد پیشمون من 15سالم بود با پدرومادرم راحت نبودبیچاره من شاهد گریه های شبانه ش یودم  . شب ک میشد پیشش میخوابیدم بام درد دل میکرد و ب خدا گله و شکایت ک چرا بهم حتی یه بچه ندادی ک دلمو بهش خوش کنم . یادمه وقتی گریه میکرد بهش گفتم عمه غصه نخور ان شالله با یه ادمی  ازدواج میکنی که تمام غصه هاتو از دلت پاک میکنه در حال گریه پوقی زد زیر خنده فکر کرد دارم مسخرش میکنم گفت چی میگی عمه 50 سالمه . بهش گفتم باشه 50 ساله دل نداره مگه؟ شبها همینطور میگذشت و من هر شب باهاش حرف میزدم ک عمه شاد باش . خدا ادمای نا امید رو دوست نداره . از خودش بخواه تا سر راهت بذاره . خدا شاهده ب سالگرد شوهر اولش نکشید ک شوهر دومش اومد خواستگاری. بچه دار نشد ولی خداروشکر خیلی باهاش احساس خوشبختی میکنه . خونه شوهر اولش گاهی نون خالی هم گیرش نمی اومد اما حالا کلی خونه و زمین و ماشین ب نامشه کلی سفر میره .تو سن 56 گواهینامه گرفت و ارزوی چندین و چند سالشو تحقق بخشید همیشه حرفمو بهم میزنه ک هیچ محدویتی در جهان خارج نیست . تمام بعیدها تو ذهن ماست . کافیه بخواهیم . 


شما هم ک 40 سالتونه ماشالله برای شروع دوباره زندگی مشترک اول راهی خیلی هم جووووونی بخدا ان شالله همسر خوبی نصیبت میشه و اگه دلت بچه خواست با یه قرش و دارو کلی بچه قد و نیم قد میاری . خداشاهده همسایه ما بعد از 20 سال نازایی الان یه ساله رفتن زیر نظر یه متخصص خوب و جواب گرفتن خداروشکر خانمه تو سن 43سالگی حامله ان . 

فدات بشم گلم .. لطف دارین .  چرا بعید باشه گلم ؟ سن فقط یه عدده . انسان زنده باید زندگی کنه . ...

خیلی خانمی...

معلومه برای تربیت و لقمه‌ای که خوردی وقت و انرژی صرف شده...

بزرگواری...

لطف کردی که این همه تایپ کردی.

کاش خواهر من بودی یا خواهرزاده و برادرزاده‌ام...

جقدر به یک مهربون مثل شما احتیاج دارم...

دلم خیلی گرفته...

تا چندی پیش کمی امید داشتم... اما الان انگار ته کشیده...

خیلی دلتنگ و خسته و کم‌امیدم...خیلی...

دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...
خیلی خانمی... معلومه برای تربیت و لقمه‌ای که خوردی وقت و انرژی صرف شده... بزرگواری... لطف کردی که ...

عزیز دلم غصه نخور خدا بزرگ تر از این حرفاس  مطمینم یه شوهر خوب نصیبت میشه از امام رضا بخواه

ب دعای شما عزیزان اعتقاد دارم لطفا برام دعا کنید دامنم سبز بشه تا زندگیم‌خراب نشه ممنونم تا اینجا اومدی برای ظهور امام زمانم صلوات بفرس🥰😘😍
عزیز دلم غصه نخور خدا بزرگ تر از این حرفاس  مطمینم یه شوهر خوب نصیبت میشه از امام رضا بخواه

دیگه توان دعا کردن هم ندارم انگار... انرژی ندارم برای خودم از خدا چیزی بخوام...خسته‌ام...

اابته بگم من شاغل و تحصیل‌کرده و مستقلم... ولی دلم خانواده و دلگرمی و عشق میخواد... میخواست... دیگه الان هیچی نمیخوام...هیچی‌...

دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...
دیگه توان دعا کردن هم ندارم انگار... انرژی ندارم برای خودم از خدا چیزی بخوام...خسته‌ام... اابته بگم ...

ناامید نباش ان شالله این دفعه رفتم حرم امام رضا حتمی بهت قول میدم برات دعا کنم یه زندگی خوب و عاشقانه پیش رو داشته باشی

ب دعای شما عزیزان اعتقاد دارم لطفا برام دعا کنید دامنم سبز بشه تا زندگیم‌خراب نشه ممنونم تا اینجا اومدی برای ظهور امام زمانم صلوات بفرس🥰😘😍
ناامید نباش ان شالله این دفعه رفتم حرم امام رضا حتمی بهت قول میدم برات دعا کنم یه زندگی خوب و عاشقان ...

ممنونم از محبت و کلام دلگرم‌کننده‌ات... الهی دلت روشن به انوار الهی بشه...

دخترکی شاد در من می‌زیست...که چونان شاپرک، به این‌سو و آن‌سو میپرید...خیال پرواز داشت... و آرزوی پروریدن نسلی...پر از غصه شد...از رویاهایش دست کشید...هنوز پا به سن نگذاشته بود که پیر شد...پولکِ بال‌هایش ریخت... پَرپَر شد...
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز