چندماهه اومدم سر زندگیم
خانواده شوهرم تا قیمت پیتزایی که میخوریم رو میدونن
کاری ندارن،حتی کمک هم میکنن
ولی خسته شدم
الانم با شوهرم دعوا کردیم سر همین که باباش یه حرفی زده
یعنی من یه چی رو به شوهرم نگفتم،باباش بی منظور گفته.شوهرم چون نمیدونسته شاکی شد از من
منم گفتم بس که بابات از همه چی خبر داره
مرد گنده رو چه به این حرفها!!!
فکر کن ما مبل خریدیم،نگفتیم بهشون
میگه دیگه قایمکی خرید میکنین!!!
یا خداااا
دارم دیوونه میشم
نه به خانواده من که مرده زندمون واسشون فرقی نداره
نه به اینها که تا ریز زندگی رو می دونن!!!