برادرشوهرمم ایناهم اومدن که بزرگه از شوهرم زنش از من کوچیکتره قراره اینجا بمونیم رفتیم پیاده روی برگشتیم جاریم یهو شروع به خونزیزی کرد میگن بچه داشته سقط شده اونم پسر ولی میگن خبر نداشتیم ولی میدونن پسره😂مادرشوهرم لوسش میکنه و پاهاش تا رونش معلومه و بولیزم نداره با لباس زیره میگه گرممه پیش مادرشوهرم اونطوره اونم لوسش میکنه ولی من موهام باز شدنی همش چپ نگام میکنه