یعنی شاعر برای ایجاد توازن بعضی قواعد رو زیر پا میذاره
دو نوع اختیار داریم: وزنی، زبانی
اختیارات زبانی شامل بلند شدن هجای کوتاه، کوتاه شدن هجای بلند(که هرکدام چندتا شرط داره) بلند بودن هجای پایان نیم مصراع و مصراع و حذف همزه هستش.
اختیارات وزنی هم قلب و ابدال هستن که توضیحشون مفصله.
فقط با تمرین و تکرار میشه مسلط شد. اینجوری به تقطیع هم نیازی نیست. یه مداد بگیر دستت همون جور که شعرو میخونی با مداد به میز ضربه بزن. یا با وزن شعر پاتو بزن زمین. بعد سعی کن از روی ریتم وزنو بفهمی.
همینجوری نرو تو دل عروض. یه کاربلد باید بالا سرت باشه.