اون بهم فکرمیکنه
انرژیشو میگیرم اسم دخترشو از رو اسمی ک منو صدا میزد گذاشته انگشتری ک براش خریدم رو از خودش جدا نمیکنه آویز ماشینش هدیه منه
منم ازش یه گردنبند شهرزاد نقره دارم تنها یادگاری ک ازش مونده
اگه همسرم بهم عشق میورزید حتما ک تاحالا فراموش میشد ولی کمبود محبت من پر میشه با یاد محبت های اون
خدا خودش شاهده چقدر دل دادم به دل زمونه ک همسرم منو بخواد اما😔اونم منو نمیخواد من محکومم به دوست داشته نشدن😢
برای تولدم منو دعوت کرد کافه رفتم از دم در تا میز پر گل و شمع بود فکرکردم مال کس دیگس
برا من بود😗همه دوستامون بودن نگاه های اونا یادمه میدونستم عشقه واقعی رو پیدا کردم
ما با نگاه حرف میزدیم باهم انقد نزدیک