ماهم همیشه همینیم
هرجا که بخایم بریم اونا ماشین برنمیدارن و با ما میان
تازه بعضی وقتا هم یکی از جاریا و بجه هاشون هم هستن که به سختی تو ماشین میشینیم
ایناش به کنار
ماهرچی که داریم و همشون احساس میکنن که مال اوناهم هست چون شوهرم بیش از حد دست و دل بازه
توهم برداشتشون
الان ما چندتا باغ داریم
هرکدومشو یک برادر شوهرم صاحب شده و زناشون با کمال پررویی میگن باغمون
من ببین چی میکشم از دست اینا