قول دادم وقتی به خواسته امرسیدم بیام اینجا و بگم
اینو صادقانه میگم بهتون هیچوقت از رحمت خدا ناامید نشین اگ ی کاریو سپردین بهش مطمئن باشین ب بهترین نحو براتون انجامش میده
مندرگیر ی بیماری بودم ب مدت شیش ماه هر شب دعا کردم هر شب گفتم خدا چرا صدامو نمیشنوی چرا منو تنها گذاشتی چرا نمیبینی منو اما بعد از چند ماه زجر کشیدن خدا ب بهترین نحو حالمو خوب کرد
بلافاصلع بعد از اون ی اتفاقی برام افتاد ک با خودم گفت کاش درگیر بیماری بودم و این مشکلو نداشتم دوماه سر این خون ودل خوردم تا اینکه امشب حل شده
خواستم امشب ک خوشحالم امشب ک خیالم راحته بیام وبگم خدا خیلی بزرگه حواسش ب همه چی هست
کافیع ک نا امید نشین
بخاطر همه چیزای عادی زندگیتون شکر کنین