خونه ما۳طبقس من سوم میشینم باهمسایه پایینم ک ی پیرزنه دوستم براش غذامیبرم سبزی یاهرچیزی..
الان درازکشیده بودیم یهو دیدم‌پسرش شوهرمو صدامیزنه فلانی فلانی؟؟شوهرم خابه من درو بازکردم گفتم بله؟گف براتون غذا اوردم ..من گفتم وااای دستتون دردنکنه اینکاراچیه چرا زحمت کشیدین😊بعدیهو پیرزنه گف سفارش غذاتونو اوردن مگه سفارش نداده بودی؟وااای منو میگی مردم از خنده و خجالت😂😂قهقهه ای پیچید ک نگو😂😂
حالا چجوری جمش کنم این سوتیو😂😂
شمام تاحالا سوتی دادین؟بیاید بگید بخندیم دورهم😂😂
اوووووو من خدای سوتی ام
😂😂
خیلی بد نبود
حالا سوتیه چندان بدی نبود
سخت نگیر
خودش جمع میشه
نفهمیدم
همین امروز به یه خانومی کالایی فروخته بودم.قرار شد ببره خونه بعدا پولشو بیاره.امروز اومد از تو کیفش یه چیزی درآورد گفت بفرمایید.منو میگی فکر کردم پولشو آورده هی میگفتم قابلتو نداره بزار بمونه بخدا جدی میگم بزار بمونه عجله نیست قابل نداره......نگو اون جنس رو پس آورده اصلا نمیذاشتم اون حرف بزنه به دستشم نگا نمیکردم.یه دفعه گفت بابا یه دیقه وایسا پسش اوردم بگیرش
خیلی ضایع شدم
شوهرت تو خواب سفارش داده بود
من عمم اینا اومدن خونمون گفت بیاین خونمون مزاحم بشین
گفتم میایم مزاحمتون میشیم😐😐😐
یبار توعروسی عروس دوماد اومدن احوال پرسی گفتم سلام خیلی خوش اومدین😐فک کنم اونا میباس ب من بگن
