یه رمانی بود اسم دختره بهار بود اسم پسره امیر امیر زنش مرد بعد به زور با بهار ازدواج کرد حتی اولش جدا میخابیدم امیر یخ پسر داشت به اسم کیان خیلیی دوسش داشت بهارم کیان و دوست داشت اقا کسی اسمشو میدونه یه بار خوندمش ولی ایننقدر قشنگ بود ک میخام دوباره بخونم کسی میدونه؟ رمانم معروفیم هس فک کنم